کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
توقيع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
توقیع
واژگان مترادف و متضاد
۱. امر، امریه، امضا، پینوشت، حکم، دستور، فرمان، منشور، مهر ۲. امضا کردن (حکم، فرمان) ۳. نشان گذاشتن، مهر کردن
-
جستوجو در متن
-
امریه
واژگان مترادف و متضاد
توقیع، دستخط، فرمان، منشور
-
توشیح
واژگان مترادف و متضاد
۱. امضا، توقیع ۲. آراستن، زینت دادن، مزین کردن
-
امضا
واژگان مترادف و متضاد
۱. توشیح، توقیع، دستینه، صحه ۲. تایید، تصویب، جایزشماری، صحهگذاری
-
پینوشت
واژگان مترادف و متضاد
امر، امریه، توقیع، حکم، دستور، فرمان، منشور، مهر
-
فرمان
واژگان مترادف و متضاد
۱. امر، امریه، توقیع، حکم، دستور، رقم، سفارش، طغرا، فرمایش، منشور ۲. رل، سکان ۳. اجازه، پته، پروانه، فته
-
مهر
واژگان مترادف و متضاد
۱. توقیع ۲. خاتم ۳. داغ ۴. پرده بکارت ۵. قالب ۶. کیسه زر مهمور ۷. ضبط
-
حکم
واژگان مترادف و متضاد
۱. امر، توقیع، دستور، ۲. رای، فتوا، قضاوت، داوری، فرمان ۳. فرمایش، فرموده، منشور ≠ نواهی ۴. مشیت، تقدیر، قضا ۵. نظر ۶. ابلاغنامه ۷. اجازه، جواز