کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنگنا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنگنا
واژگان مترادف و متضاد
۱. جای تنگ ۲. قبر، لحد، گور ۳. گرفتاری، محظور، مضیقه ۴. بنبست، تنگراه ≠ فراخنا ۵. تضییق، تنگی، ضیق، محدودیت ≠ مخمصه ۶. سختی، فشار
-
جستوجو در متن
-
تنگراه
واژگان مترادف و متضاد
تنگنا، کورهراه
-
بنبست
واژگان مترادف و متضاد
بیدررو، تنگنا ≠ بنباز، دررو
-
فراخنا
واژگان مترادف و متضاد
فراخی، گشادی، گنجایش، وسعت ≠ تنگنا
-
ضیق
واژگان مترادف و متضاد
تنگ، تنگنا، تنگی، کموسعت، مضیقه، سختی ≠ وسیع
-
حصیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بوریا، تکل ۲. تندخو، زمخت ۳. تنگنا، زندان، محبس
-
تضییق
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنگنا، تنگی، فشار ۲. تنگ کردن ۳. درمضیقه افکندن
-
مضیق
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنگنا، تنگجا ۲. دشوار، سخت، شاق، مشکل
-
محدود کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مقید کردن، در تنگنا قرار دادن، محدودیت قائلشدن ۲. منحصر کردن ۳. محصور کردن
-
محدودیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. انحصار، حصر ۲. تحدید، تنگنا، قید ۳. کمبود
-
محظور
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشکال، تنگنا، دشواری، گیر، مانع ۲. حرام، ممنوع، ناروا
-
مضطر شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیچاره شدن، درمانده گشتن، ناچار گشتن ۲. گرفتار شدن، در تنگنا قرار گرفتن ۳. تهیدستشدن
-
مضیقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعسر، تنگنا، صعوبت، ضیق، عسرت ۲. کار سخت ۳. سختگیری کردن
-
گرفتاری
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابتلا ۲. اسارت، حبس، قید ۳. تعب، تنگنا، دردسر، سختی، گیر، مخمصه ۴. اشتغال، مشغولیت ۵. رنج، مصیبت ۶. دلباختگی، دلدادگی، عاشقی ≠ آزادی، رهایی