کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تنبیه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تنبیه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مجازات کردن، گوشمالی دادن، تادیب کردن، توبیخ کردن ۲. آگاه ساختن، واقف کردن ۳. متنبه ساختن، بیدار کردن، هشیار کردن
-
جستوجو در متن
-
توبیخ کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نکوهیدن، سرزنش کردن، ملامت کردن ۲. تنبیه کردن، مجازات کردن
-
مالش دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مالیدن ۲. تنبیه کردن، گوشمالی کردن
-
تشویق کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحریک کردن، ترغیب کردن، تهییج کردن، راغب ساختن ۲. آفرین کردن، تحسین کردن، تشجیع کردن ≠ تنبیه کردن
-
مواخذه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازپرسی، بازجویی، بازخواست، پرسش ۲. اعتراض، ایراد ۳. تادیب، تنبیه، توبیخ، عقاب، عقوبت ۴. بازخواست کردن ۵. تنبیه کردن، سیاست کردن
-
تعزیر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادب کردن، تادیب کردن، به مجازات رساندن، گوشمالدادن، تنبیه کردن، مجازات کردن ۲. ملامت کردن، نکوهش دادن ≠ آفرین گفتن
-
تادیب کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنبیه کردن، مجازات کردن، گوشمالی دادن، کیفر دادن ۲. ادب آموختن، ادب کردن، تربیت کردن ۳. فرهیخته کردن، فرهیختن
-
خدمت رسیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بهحضور رسیدن، مشرف شدن، شرفیاب شدن، تشرف حاصل کردن ۲. تنبیه کردن، ادب کردن، گوشمالی دادن، مجازات کردن ۳. تلافی کردن، جبران کردن
-
مالاندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مالش دادن ۲. صاف کردن، هموار ساختن، هموار کردن ۳. مجازات کردن، تنبیه کردن، گوشمالی دادن
-
مشتومال دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ماساژ دادن، مشتمال دادن ۲. تنبیه کردن، گوشمالی دادن
-
تعزیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تادیب، تنبیه، کیفر، گوشمالی، مجازات ۲. ضرب کمتر از حد ۳. ادب کردن ۴. مجازات کردن
-
توبیخ
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنبیه، گوشمالی، مجازات ≠ تشویق ۲. سرزنش، شماتت، قدح، مواخذه، مذمت، ملامت، نکوهش ۳. نکوهیدن، سرزنش کردن ≠ ستودن، مدح کردن
-
تادیب
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنبیه، جزا، عذاب، عقوبت، کیفر، گوشمالی، مواخذه، مجازات ۲. ادب، اصلاح، تربیت، ۳. فرهیختن، تربیت کردن، ادب کردن، ۴. ادب آموختن
-
مالیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندودن ۲. ماساژدادن، مالش دادن، مشتومال دادن ۳. مس کردن، لمس کردن، بسودن ۴. آغشتن، آغشته کردن ۵. تنبیه کردن، گوشمال دادن ۶. لغوشدن، از بین رفتن، ول شدن ۷. تصادف سطحی کردن ۸. سودن، نرم کردن، ساییدن ۹. لگدمال کردن، له کرد