کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمام سلاح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تمام ≠ جزئی، جزئتمامت
واژگان مترادف و متضاد
تماماً، جمعاً، کلاً، همگی، همه
-
جستوجو در متن
-
تسلیح
واژگان مترادف و متضاد
سلاح پوشانیدن، مسلح کردن ≠ خلع سلاح کردن
-
سلاح
واژگان مترادف و متضاد
تفنگ، جنگافزار، ابزارجنگ
-
تفنگ
واژگان مترادف و متضاد
اسلحه، جنگافزار، سلاح، مسلسل
-
آهن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پولاد، چدن، حدید ۲. زنجیر، سلاح
-
حربه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اسلحه، جنگافزار، سلاح ۲. بهانه، دستاویز، مستمسک ۳. ابزاررویارویی
-
مسلسل
واژگان مترادف و متضاد
۱. به همپیوسته، پشتسرهم، پیاپی، پیدرپی، زنجیروار، متصل، متوالی ≠ یکدرمیان ۲. اسلحه، تفنگخودکار، تیربار، سلاح خودکار
-
متعارف
واژگان مترادف و متضاد
۱. عادی، متداول، مرسوم ۲. رایج، معمول ≠ نامتعارف ۳. شناختهشده، مشهور ۴. غیراتمی (سلاح)، معمولی
-
توپ
واژگان مترادف و متضاد
۱. گوی لاستیکی ۲. گلوله ۳. آتشبار، سلاح جنگی، جنگافزار سنگین ودور برد ۴. طاقه ۵. تشر، معاتبه
-
بسیج
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابزار، اسباب، سامان، وسایل ۲. آمادگی، آمادهسازی، تدارک، تمهید ۳. جنگافزار، سلاح ۴. سازوبرگ ۵. اراده، عزم، قصد، میل