کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تمام آمدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تمام ≠ جزئی، جزئتمامت
واژگان مترادف و متضاد
تماماً، جمعاً، کلاً، همگی، همه
-
جستوجو در متن
-
حال آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چاق شدن، فربه شدن ≠ لاغر شدن ۲. به شدن، بهبود یافتن، سرحال آمدن ۳. هوش آمدن، از حالت اغمابیرون آمدن، نیرو گرفتن، انرژی یافتن، بانشاطشدن ≠ مدهوش شدن، از هوش رفتن
-
تیکه پراندن
واژگان مترادف و متضاد
تیکه آمدن، مزه پراندن، تکه آمدن، متلک گفتن
-
محسوب شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شمرده شدن، بهحساب آمدن، به شمار آمدن ۲. قلمداد شدن، تلقی شدن
-
بهجان آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بستوهآمدن، به تنگ آمدن، بیزار شدن ۲. خسته شدن
-
مقدم
واژگان مترادف و متضاد
۱. گام، قدم، پا ۲. جایپا، قدمگاه ۳. وقت آمدن ۴. زمان آمدن
-
باریدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. باران آمدن ۲. برفآمدن، تگرگ آمدن ۳. سرازیر شدن ۴. ریختن، فرو ریختن ≠ باراندن
-
حضور یافتن
واژگان مترادف و متضاد
حاضرشدن، آمدن، شرکت کردن
-
حلول کردن
واژگان مترادف و متضاد
فرود آمدن، وارد شدن
-
ذهاب
واژگان مترادف و متضاد
رفت، گذشتن، ≠ آمدن، ایاب
-
تازه شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نو شدن، تازهگشتن ۲. تجدید یافتن، تجدید شدن ۳. تجدیدخاطره شدن، به خاطر آمدن ۴. باطراوت شدن، خرم شدن ۵. جوان شدن ۶. شاد شدن، شادمانگشتن، بانشاط شدن، به یاد آمدن، به خاطر آمدن ۷. زنده شدن، حیات تازه یافتن
-
خروج
واژگان مترادف و متضاد
۱. برون شد، بیرونرفت، برونرفت ۲. سرکشی، قیام، طغیان، عصیان ۳. بیرون آمدن، بیرون شدن، خارج شدن، در آمدن ۴. طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ دخول
-
خطور کردن
واژگان مترادف و متضاد
بردلگذشتن، بهخاطر آمدن، از ذهن گذشتن، به ذهنمتبادر شدن
-
حرف در آمدن
واژگان مترادف و متضاد
شایعشدن، شایعهپراکنی کردن، مورد اتهام قرار گرفتن