کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تفويض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تفویض
واژگان مترادف و متضاد
۱. تسلیم، نقلوانتقال، واگذاری ۲. سپردن، واگذار کردن، واگذاشتن ۳. اختیار ≠ جبر
-
تفویض شدن
واژگان مترادف و متضاد
واگذار شدن، محول شدن، سپرده شدن
-
تفویض کردن
واژگان مترادف و متضاد
تسلیم کردن، سپردن، واگذار کردن، واگذاشتن، محول کردن
-
جستوجو در متن
-
مفوض کردن
واژگان مترادف و متضاد
واگذار کردن، سپردن، تفویض کردن
-
واگذار
واژگان مترادف و متضاد
ترک، تسلیم، تفویض، رها، صرفنظر، ول
-
واگذاری
واژگان مترادف و متضاد
انتقال، تحویل، ترک، تسلیم، تفویض، رهایی، سپردن، وقف
-
اختیار
واژگان مترادف و متضاد
۱. انتخاب، برگزینی، گزینش، ۲. آزادگی، آزادی، ۳. تفویض ۴. اجازه ۵. تصرف، غلبه، قدرت ≠ اجبار
-
توکل
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعتماد، پشتگرمی، تسلیم ۲. بهدیگری اعتماد کردن ۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، واگذاردن
-
توکل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعتماد کردن، ۲. وکیل قرار دادن، وکالت دادن ۳. تفویض کردن (امر به خداوند)، کار خود به خداواگذاشتن، به امید خدا بودن
-
جبر
واژگان مترادف و متضاد
۱. ضرورت ۲. اجبار، زور، ستم، ظلم، عنف، فشار، قهر ۳. ریاضی ≠ اختیار، تفویض
-
تسلیم
واژگان مترادف و متضاد
۱. استرداد، تحویل، تفویض، تقدیم، واگذار، واگذاری ۲. تمکین ≠ نشوز ۳. رام، مطیع، منقاد ≠ عاصی، سرکش، نافرمان
-
سپردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سفارش کردن، توصیه کردن ۲. تسلیم کردن، تفویض کردن ۳. به امانت دادن ۴. محول کردن، تحویل دادن، واگذار کردن ۵. طی کردن، درنوردیدن ۶. پایمال کردن، لگدکوب کردن
-
تسلیم کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تفویض کردن، سپردن، واگذاشتن، واگذار کردن ۲. تحویل دادن، مسترد کردن ≠ تسلیم شدن، تحویل گرفتن ۳. راضی کردن، مطیع کردن، منقاد گردانیدن ۴. ارائه دادن، ارائه کردن، عرضه کردن ۵. جان دادن، مردن، فوت کردن
-
تقدیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. سرنوشت، قدر، قضا، مشیت الهی، مقدر ≠ تفویض ۲. امتنان، تشویق، سپاسگزاری، ستایش، قدردانی ≠ توبیخ ۳. قسمت، نصیب، طالع، بخت ۴. مرگ، اجل ۵. عاقبت کار، فرجام