کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تعطیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تعطیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. انحلال، برچیدگی، بیکاری، لنگ، متلاشی، مرخصی، منحل، ناکارگی، وقفه ۲. روز بیکاری ۳. بیکار کردن، دست ازکار کشیدن، معطل گذاشتن، مهمل گذاشتن
-
واژههای مشابه
-
تعطیل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. منحلشدن، برچیده شدن ۲. متوقف شدن (کار، فعالیت)
-
تعطیل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. منحل کردن، برچیدن، بستن ۲. متوقف کردن (کار، فعالیت)
-
جستوجو در متن
-
بازگشایی
واژگان مترادف و متضاد
افتتاح، گشایش ≠ تعطیل، تعطیلی
-
واگشایی
واژگان مترادف و متضاد
افتتاح، بازگشایی، ≠ تعطیل
-
انحلال
واژگان مترادف و متضاد
ازهمپاشیدگی، تعطیل، زوال، متلاشی، نابودی
-
برچیده
واژگان مترادف و متضاد
۱. منحل، تعطیل ۲. جمعآوریشده
-
عطلت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیکاری، تعطیل، مهملی ۲. بیپیرایگی، ≠ اشتغال
-
متوقف کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعطیل کردن ۲. نگه داشتن، وادار به توقف کردن
-
موقوف شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. متوقف شدن، تعطیل شدن ۲. ممنوع شدن ۳. ترک شدن
-
مرخصی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعطیل ۲. تعطیلی ۳. رخصت، رهایی، اجازه
-
منحل
واژگان مترادف و متضاد
۱. برچیده، تعطیل، متلاشی، منحله ≠ برپا، دایر ۲. بازشده، حلشده
-
متوقف
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایستاده، راکد ۲. معطل، مقید، منوط، موکول، وابسته ۳. تعطیل ۴. توقفکننده