کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تشریح کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تشریح کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. توضیحدادن، تبیین کردن، شرح دادن ۲. شرحه شرحه کردن، قطعه قطعه کردن، کالبد شکافی کردن
-
جستوجو در متن
-
تفسیر کردن
واژگان مترادف و متضاد
شرح کردن، بیان کردن، گزارش کردن، تشریح کردن
-
حلاجی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بررسی همه جانبه کردن، تدقیق کردن ۲. مضمونشکافی کردن، تشریح کردن
-
توضیح دادن
واژگان مترادف و متضاد
تشریح کردن، شرح دادن، واضح ساختن، آشکار کردن، بیان کردن
-
تفسیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تاویل، تشریح، ترجمان، تعبیر، تلقی، توضیح، شرح، گزارش، نقل، وصف ۲. بیان کردن، شرح دادن، تشریح کردن، گزارشدادن
-
توصیف
واژگان مترادف و متضاد
۱. تشریح، تعریف، توضیح، شرح، وصف ۲. ستایش کردن، ستودن، وصف کردن
-
باز نمودن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تشریح کردن، توضیح دادن، شرح دادن، نشاندادن، بیان کردن، تبیین کردن ۲. شناساندن، نشان دادن ۳. گزارش کردن
-
تاویل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیان، تبیین، تشریح، توجیه، تعبیر، تفسیر، توضیح، شرح ۲. بیان کردن، تفسیر کردن ۳. تعبیر کردن
-
باز کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گشادن، وا کردن، گشودن ≠ بستن، مسدود کردن ۲. دایر کردن، تاسیس کردن، ایجاد کردن ۳. جدا کردن ۴. شکافتن، تشریح کردن، شرح دادن ۵. از بینبردن )مانع( ۶. مرتفع ساختن ۷. گرهگشایی کردن ≠ گره زدن
-
تفصیل
واژگان مترادف و متضاد
۱. اطناب، بسط، تشریح، تطویل، توضیح، شرح، شرحوبسط ≠ ایجاز، اجمال ۲. شرح، گزارش ۳. شرح دادن، بسطدادن ۴. فصلفصل کردن، جدا کردن
-
تعریف
واژگان مترادف و متضاد
۱. تشریح، توصیف، توضیح، شرح، وصف ۲. آفرین، تمجید، ستایش ≠ تنقید ۳. تمجید کردن، ستودن ≠ انتقاد کردن ۴. شناساندن، معرفی کردن ۵. معرفهبودن ≠ تکبر
-
توضیح
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایضاح، بسط، تاویل، تبیین، تشریح، تعریف، تفسیر، تفصیل، توجیه، توصیف، روشنگری، روشنسازی، شرح ۲. شرح دادن، بیان کردن، واضح ساختن