کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تجاوز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تجاوز
واژگان مترادف و متضاد
۱. اجحاف، تخطی، تخلف ۲. تعدی، تعرض، دستدرازی، دستاندازی ۳. حدشکنی، مرزشکنی ۴. هتکعصمت، عمل منافی عفت به عنف ۵. اغماض، چشمپوشی، عفو، گذشت ۶. اجحاف کردن، تخطی کردن، حدشکنی کردن ۷. سرپیچی کردن
-
واژههای مشابه
-
تجاوز کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تعدی کردن، تعرض کردن، دستاندازی کردن، دستدرازی کردن ۲. حدشکنی کردن، مرزشکنی کردن ۳. اجحاف کردن، تخطی کردن ۴. هتک عصمت کردن، هتک حیثیت کردن
-
جستوجو در متن
-
دستاندازی
واژگان مترادف و متضاد
تجاوز، تخطی، تطاول، تعدی، تعرض، دستدرازی
-
حریمشکنی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیاحترامی، هتکحرمت ۲. تجاوز، تعدی ۳. تخطی
-
درازدستی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجاوز، تخطی، تعدی، تعرض، غلبه ۲. استیلا، تسلط، غلبه
-
تعدی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ستم کردن، ظلم کردن ≠ دادگری کردن ۲. تجاوز کردن، تخطی کردن ۳. تعرض کردن، درازدستی کردن
-
تعرض کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعتراض کردن، متعرض شدن ۲. پرخاش کردن، عتاب کردن ۳. تجاوز کردن، دستاندازی کردن
-
اجحاف
واژگان مترادف و متضاد
تجاوز، تخطی، تعدی، درازدستی، دستاندازی، ستم، ظلم، عدول
-
تخطی
واژگان مترادف و متضاد
تجاوز، تخلف، تعدی، درازدستی، دستاندازی، سرپیچی، عدول ≠ اطاعت، پیروی
-
تخطی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجاوز کردن، تعدی کردن، تخلف کردن، عدول کردن ۲. تمرد کردن، سرپیچی کردن
-
بغی
واژگان مترادف و متضاد
۱. ضلال، ضلالت، گمراهی ۲. بدکاری، تبهکاری، فساد ۳. تجاوز، تعدی، سرکشی، نافرمانی ۴. تجاوز کردن، تعدی کردن ۵. ستم کردن، ظلم کردن ۶. ظلم، ستم
-
تعدی
واژگان مترادف و متضاد
۱. آزار، اجحاف، تجاوز، تخطی، تطاول، زور، زورگویی، ستم، ظلم ≠ دادگری ۲. حمله، تعرض، درازدستی ≠ دادگری
-
سر برداشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سربلند کردن ۲. اعتراض کردن، معترض شدن ۳. بلند شدن، برخاستن، بیدار شدن ۴. تجاوز کردن، متجاوز شدن