کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
تاسیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
تاسیس
واژگان مترادف و متضاد
۱. احداث، ایجاد، بنیان، بنیانگذاری، پیریزی، تشکیل، شالودهگذاری، وضع ۲. احداث کردن، بنیاد کردن، بنیادگذاشتن، پیریزی کردن، دایر کردن، بنیان نهادن ≠ تخریب
-
واژههای مشابه
-
تاسیس شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. احداثشدن، دایر شدن ۲. ایجاد شدن، به وجود آمدن ۳. پیریزی شدن، بنیاد شدن
-
تاسیس کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. احداث کردن، دایر کردن ۲. ایجاد کردن، به وجودآوردن ۳. بنیاد کردن، پی افکندن، پایهگذاری کردن، پیریزی کردن
-
جستوجو در متن
-
شالودهگذاری
واژگان مترادف و متضاد
بنیانگزاری، پایهگذاری، تاسیس، مبنا
-
احداث
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد، پیدایش، تاسیس، خلق، ساخت، ساختن
-
پیریزی
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد، بنیانگذاری، پیافکنی، پیبندی، پیگذاری، تاسیس، شالودهگذاری
-
وا کردن
واژگان مترادف و متضاد
افتتاح، باز کردن، تاسیس، گشودن ≠ بستن، مسدود کردن
-
تشکیل
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد، برپاسازی، تاسیس، تشیید، تکوین، شکلپذیری، وضع، شکلدهی
-
بنیاد کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بنیاننهادن، تاسیس کردن، بنا نهادن، بن افکندن ۲. آغازیدن، شروع کردن
-
تشکیل دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سازماندادن، برگزار کردن ۲. به وجود آوردن، شکلدادن ۳. تاسیس کردن، برپا کردن، درست کردن
-
ایجاد
واژگان مترادف و متضاد
ابداع، احداث، پیدایش، تاسیس، تشکیل، تکوین، تولید، خلق، خلقت، کون، وضع
-
برپا کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برقرار کردن، تاسیس کردن، دایر کردن ۲. مستقر کردن ۳. برگزار کردن، برپا داشتن ۴. به پا کردن
-
بنیان
واژگان مترادف و متضاد
۱. اساس، بن، مناط ۲. بنیاد، پایه، پی، شالوده، مبنا ۳. تاسیس