کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی مداوا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مداوا
واژگان مترادف و متضاد
تداوی، تشفی، چاره، درمان، درمانگری، شفا، علاج، معالجه
-
معالجه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تداوی، درمان، شفا، معالجت، علاج، مداوا ۲. درمان کردن، مداوا کردن، علاج کردن
-
تداوی
واژگان مترادف و متضاد
۱. درمان، شفا، علاج، مداوا، معالجه، بهبودی، بهی ۲. درمان کردن، شفادادن، علاج کرن، مداوا کردن، معالجه کردن
-
درمان
واژگان مترادف و متضاد
تداوی، چاره، درمان، دوا، شفا، علاج، مداوا، معالجه
-
علاج
واژگان مترادف و متضاد
تداوی، تشفی، چاره، درمان، شفا، مداوا، معالجه، وید
-
شفا
واژگان مترادف و متضاد
التیام، بهبودی، بهی، تشفی، درمان، صحت، علاج، مداوا، معالجه
-
معالجه شدن
واژگان مترادف و متضاد
شفایافتن، درمان شدن، علاج شدن، بهبود یافتن، مداوا شدن
-
معالجه کردن
واژگان مترادف و متضاد
علاج کردن، درمان کردن، مداوا کردن، شفا دادن
-
مداوا کردن
واژگان مترادف و متضاد
درمان کردن، علاج کردن، شفا دادن، معالجه کردن، تداوی کردن
-
بهبودی
واژگان مترادف و متضاد
۱. شفا، مداوا، معالجه ≠ وخامت ۲. خوبی، نکویی
-
مداوا شدن
واژگان مترادف و متضاد
درمانشدن، شفا یافتن، معالجه شدن، تشفی یافتن، علاج گشتن، تداوی شدن، بهبود یافتن، عاجشدن
-
تشفی یافتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شفایافتن، بهبود یافتن، مداوا شدن، معالجه شدن ۲. تسلی یافتن، دلآسوده شدن، دلخوشی یافتن
-
چاره
واژگان مترادف و متضاد
۱. درمان، علاج، مداوا، وید ۲. راهحل ۳. تدبیر، ترفند، حیله، زیرکی، مکر ۴. تمهید، وسیله ۵. گزیر ≠ ناگزیر
-
خوش کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شفا دادن، مداوا کردن، بهبود بخشیدن، معالجه کردن ۲. شاد کردن، شادمان کردن ۳. دلپذیر ساختن، مطبوع کردن ۴. معطر کردن، خوشبو ساختن
-
تشفی
واژگان مترادف و متضاد
۱. التیام، بهبودی، تسلی، شفا، شفایافتگی، صحت، علاج، مداوا، معالجه ۲. دلآسایی ۳. شفا یافتن، صحت یافتن، علاجشدن ۴. آرامش خاطر یافتن، تسکین یافتن