کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی غدر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
بیقدر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیارزش، غیرمهم، کمارزش، کمبها ۲. بیعزت، پست، حقیر، فرومایه، ناقابل ≠ ارزشمند
-
جستوجو در متن
-
غدر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیوفایی، پیمانشکنی، نقضعهد ۲. جفا، جور ۳. خیانت ۴. تزویر، حیله، فریب، مکر
-
عهدشکنی
واژگان مترادف و متضاد
خیانت، عهدگسلی، غدر، نقضعهد ≠ وفاداری
-
بیوفایی
واژگان مترادف و متضاد
پیمانشکنی، خیانت، غدر، جفاجویی ≠ وفاداری
-
جفا
واژگان مترادف و متضاد
آزار، اذیت، بیوفایی، بیمهری، تطاول، جور، ستم، ظلم، غدر، نامهربانی ≠ مهر
-
قدر
واژگان مترادف و متضاد
۱. اندازه ۲. ارزش، بها، قیمت ۳. ارج، بزرگی، بلندی، مقام
-
خیانت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدعهدی ۲. بیوفایی، پیمانشکنی، عهدشکنی، غدر ۳. بیعصمتی، بیعفتی، زناکاری ۴. دزدی ۵. دغلی، نادرستی، ناراستی
-
ظلم
واژگان مترادف و متضاد
آزار، اجحاف، اعتساف، بغی، بیدادگری، بیداد، تطاول، تعدی، جبر، جفا، جفا، جور، ستم، ستمگری، غدر، مظلمه ≠ مهر
-
قدر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تقدیر، سرنوشت، قضا ۲. حکم، فرمان ۳. توانا، قادر، قدرتمند، مقتدر، ۴. توان، زور
-
فریب
واژگان مترادف و متضاد
اغفال، اغوا، تزویر، تغابن، حقه، حیله، خدعه، دسیسه، دغا، دوزوکلک، ریا، ریب، زرق، عشوه، غبن، غدر، غش، فسون، فند، کید، گول، مکر، نیرنگ
-
دغا
واژگان مترادف و متضاد
۱. دغل، نادرست، ناراست ۲. تغابن، حیله، غدر، فریب، فسون، محیل، مکر، نیرنگ ۳. حرامزاده ۴. تقلبی، شهروا، ناسره ۵. خاشاک، خس
-
حیله
واژگان مترادف و متضاد
احتیال، تزویر، تغابن، تلبیس، چاره، حقه، حیلت، خدعه، دستان، دغا، دوال، ریا، سالوس، شعبده، شید، ظاهرنمایی، غدر، فریب، فسوس، فن، فند، کید، مکر، نیرنگ
-
مکر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تزویر، تغابن، چاره، حقه، حیله، فسوس، محال، خدعه، خدیعت، دستان، دغا، شید، غدر، فریب، رنگ، زرق، ناموس، فسون، کید، نارو، نیرنگ ۲. فریفتن، خدعه کردن
-
تزویر
واژگان مترادف و متضاد
۱. تغابن، تقلب، حیلت، حیله، خدعه، دستان، دوال، دورویی، ریا، ریاکاری، زرق، سالوس، شید، شیلهپیله، ظاهرسازی، ظاهرنمایی، غدر، فریب، فریبکاری، فسوس، کید، مکر، منافقت، نیرنگ ۲. دروغپردازی کردن، ۳. دورویی کردن، فریبدادن، مکر ورزیدن، گول ز