کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی دستگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
بتونیر
واژگان مترادف و متضاد
دستگاه بتونساز
-
چاپگر
واژگان مترادف و متضاد
دستگاه چاپ رایانهای، پرینتر
-
سامانه
واژگان مترادف و متضاد
۱. جهاز، دستگاه ۲. نظام، سیستم ۳. الگو
-
ماشین
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابزار، دستگاه، موتور ۲. خودرو، کامیون، اتومبیل
-
آلت
واژگان مترادف و متضاد
۱. ابزار، اسباب، افزار، دستگاه، مایه، وسیله ۲. اندام، عضو
-
سیستم
واژگان مترادف و متضاد
۱. جهاز، ۲. دستگاه، نظام ۳. سامانه، ۴. روش، قاعده، اسلوب
-
ابزار
واژگان مترادف و متضاد
آلت، اثاث، ادات، ادوات، اسباب، افزار، دستگاه، سامان، ماشین، مایه، وسایل، وسیله
-
تجمل
واژگان مترادف و متضاد
۱. تشریفات، تکلف، جاهوجلال، دبدبه، دستگاه، شکوه، طمطراق، طنطنه ۲. آراستن، زینت یافتن
-
سازمان
واژگان مترادف و متضاد
۱. اداره، بنگاه، بنیاد، تشکیلات، دستگاه، موسسه ۲. نظم و ترتیب، سروسامان ۳. مجموعه کارمندان، پرسنل ۴. نامه
-
مونتاژ
واژگان مترادف و متضاد
۱. سوار کردن ۲. نصب کردن قطعات مختلف یک دستگاه (رادیو، تلویزیون، کامپیوتر) ۳. کنار هم چسباندن (فیلم)
-
اسباب
واژگان مترادف و متضاد
آلات، آلت، ابزار، اثاث، برگ، بساط، تجهیزات، جمعیت، دستگاه، رخت، سامان، شرایط، علل، لوازم، وسایل، وسیله
-
منوال
واژگان مترادف و متضاد
۱. آیین، راه، روال، روش، روند، سیاق، شیوه، طرز، طریق، نهج، وجه ۲. نورد، دستگاه بافندگی، جولاهه
-
سرویس
واژگان مترادف و متضاد
۱. خدمت، خدمات کار، وظیفه ۲. ماموریت ۳. دست، دستگاه ۴. وسیلهنقلیه ویژه ۵. خدمت بها ۶. تعمیر، بازبینی ۷. سازمان، دائره، موسسه
-
طبقه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اشکوبه، اشکوب، خن ۲. رده، زمره، صف، کلاس، گونه ۳. رسته، سنخ، صنف، فرقه، گروه ۴. پوسته، چینه، قشر، لایه ۵. مرتبت، مرتبه، پایه، درجه ۶. دستگاه(موسیقی)
-
بساط
واژگان مترادف و متضاد
۱. فرش، گستردنی ۲. اثاث، اثاثیه، اسباب، دستگاه، لوازم، متاع ۳. ادیم، خوان، سفره ۴. عرصه، میدان ۵. مجلس، محفل، محضر ۶. پهنه، عرصه، گستره