کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی درد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
بیدرد
واژگان مترادف و متضاد
۱. لاقید، لاابالی ۲. بیغم ۳. بیاحساس، بیسوز
-
جستوجو در متن
-
درد
واژگان مترادف و متضاد
بقایا، تفاله، تهنشست، ثفل، راسب، رسوب
-
درد
واژگان مترادف و متضاد
الم، بیماری، تالم، داء، رنج، ، سوز، سوزش، عارضه، کسالت، مرض، ناخوشی، وجع
-
راسب
واژگان مترادف و متضاد
تفاله، تهمانده، تهنشین، درد، گلولای
-
صراح
واژگان مترادف و متضاد
پاک، خالص، ناب ≠ درد
-
مروق
واژگان مترادف و متضاد
بادهبیدرد، پالوده، صاف، ناب ≠ درد
-
پسمانده
واژگان مترادف و متضاد
بقیه، تفاله، تهمانده، درد، مابقی
-
تهنشست
واژگان مترادف و متضاد
تهنشین، درد، رسوب، لرد
-
تهنشین
واژگان مترادف و متضاد
تهنشست، رسوب، درد
-
ثفل
واژگان مترادف و متضاد
باقیمانده، تفاله، درد
-
داء
واژگان مترادف و متضاد
الم، بیماری، درد، رنج، رنجوری، مرض، ناخوشی ≠ تندرستی، سلامت
-
رسوب
واژگان مترادف و متضاد
بقایا، تفاله، تهنشست، تهنشین، جرم، درد، لای، لرد
-
سوزش
واژگان مترادف و متضاد
التهاب، تاب، حرقت، درد، سوختگی، سوز
-
طلق
واژگان مترادف و متضاد
۱. زرورق ۲. درد، دردزایمان ۳. جدایی