کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بی خود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
بیخود
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیهوش، سرمست، مجذوب، مدهوش، مست ≠ بهوش ۲. بیهوده ۳. باطل، پوچ ۴. بیجهت، بیسبب، بیدلیل ۵. نامطلوب، بهدردنخور، بد، بیمصرف
-
جستوجو در متن
-
خود
واژگان مترادف و متضاد
خویش، خویشتن، ذات، نفس، وجود ≠ غیر
-
خود
واژگان مترادف و متضاد
کلاهخود، کلاه فلزی، مغفر، کلاهجنگی ≠ زره، سپر
-
خودسوزی کردن
واژگان مترادف و متضاد
خود را به آتش کشیدن، خویشتنسوزی کردن، خود را آتش زدن
-
کلاهخود
واژگان مترادف و متضاد
خود، مغفر
-
مغفر
واژگان مترادف و متضاد
خود، کلاهخود
-
خودستایی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رجز خواندن، لاف زدن، رجزخوانی کردن، خود را ستودن، خودنمایی کردن، از خود تعریف کردن ۲. کبر ورزیدن، تبختر فروختن
-
خویشتن
واژگان مترادف و متضاد
خود، خویش ≠ غیر
-
مسکوت گذاشتن
واژگان مترادف و متضاد
رها کردن، به حال خود گذاشتن، موقوف کردن
-
مطالبه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طلب کردن ۲. حقخواهی کردن، حق خود راخواستن
-
مونولوگ
واژگان مترادف و متضاد
۱. تکگویی ۲. گفتگوی با خود، حدیثنفس
-
تجاهل
واژگان مترادف و متضاد
۱. جاهلنمایی، جهلنمایی، ناداننمایی، نادانی ۲. خود را بهنادانی زدن
-
توالت کردن
واژگان مترادف و متضاد
آرایش کردن، بزرگ کردن، خود را آراستن
-
گبر
واژگان مترادف و متضاد
۱. زرتشتی، زردشتی، مجوس ۲. بتپرست، کافر، گور، ملحد ۳. خفتان، خود