کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیچاره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیچاره
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینوا، تهیدست، محتاج، مستمند، مسکین، نیازمند ≠ بینیاز، دارا ۲. درمانده، ذله، عاجز، فرومانده، لاعلاج، مستاصل، ناچار ۳. بدبخت، بیسامان، فلکزده، نامراد ≠ خوشبخت
-
جستوجو در متن
-
سیاهروز
واژگان مترادف و متضاد
بدبخت، بیچاره، مفلوک ≠ سپیدبخت
-
زله
واژگان مترادف و متضاد
بستوه، بیچاره، خسته، درمانده، مستاصل
-
سیهروز
واژگان مترادف و متضاد
بدبخت، بیچاره، شوربخت، مفلوک، ≠ خوشبخت
-
فلکزده
واژگان مترادف و متضاد
ادبار، بدبخت، بیچاره، تهیدست، مفلوک
-
آسمانجل
واژگان مترادف و متضاد
آواره، بیچاره، بیخانمان، بیمکنت، خانهبدوش
-
نژنداختر
واژگان مترادف و متضاد
بدبخت، بدطالع، بیچاره، مفلوک ≠ بلنداختر
-
خدازده
واژگان مترادف و متضاد
بدبخت، بیچاره، تیرهروز، بینوا، نگونبخت ≠ خداداده
-
مفلس کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بینوا کردن، تهیدست کردن، بیچاره کردن، فقیر کردن ۲. ورشکست کردن
-
نامراد
واژگان مترادف و متضاد
بیچاره، بینصیب، محروم، ناخشنود، ناکام ≠ کامیاب، مرادمند
-
ضعیفالنفس
واژگان مترادف و متضاد
بیاراده، بیچاره، حقیر، زبون، سستاراده، سستبنیاد، ناتوان ≠ بااراده
-
فرومانده
واژگان مترادف و متضاد
بیچاره، بینوا، تهیدست، حیران، درمانده، سرگشته، عاجز، متحیر، وامانده
-
مستاصل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. درمانده کردن، ناتوان کردن، به استیصال کشاندن، عاجز کردن، بیچاره کردن ۲. نابود کردن، ریشهکن کردن
-
بیدرمان
واژگان مترادف و متضاد
بیچاره، درمانناپذیر، شفاناپذیر، بهناشدنی، علاجناپذیر، غیر قابلعلاج ≠ درمانپذیر، علاجپذیر