کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرون زده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیرون آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خارجشدن، خارج گشتن، ظاهر شدن ۲. روییدن، سرزدن ≠ خشکیدن ۳. خروج کردن، شورش کردن، شوریدن ۴. سرکشی کردن
-
بیرون کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیرونراندن، دفع کردن ۲. اخراج کردن، طرد کردن ۳. منفصل از خدمت کردن ۴. مستثنا کردن
-
جستوجو در متن
-
مضروب
واژگان مترادف و متضاد
۱. زده، کتکخورده ۲. بسشمرده، عدد ضرب شده ≠ ضارب، مضروب فیه
-
زده
واژگان مترادف و متضاد
۱. خورده، ضربتدیده، مصدوم، مضروب ۲. بیرغبت، بیمیل، دلزده، متنفر، منزجر، وازده ۳. بیدخورده ۴. بریده
-
بهت
واژگان مترادف و متضاد
۱. تحیر، تعجب، حیرت، خیرگی، خیره، شگفتی، گیجی ۲. ماتزده ۳. حیرت کردن، خیره شدن، شگفت زده شدن، متحیر ماندن
-
سیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیزار، گریزان، متنفر، نفور ≠ راغب ۲. زده، دلزده، وازده ≠ مشتاق، امیدوار ۳. اشباع، خشنود، سیراب، قانع ≠ گرسنه ۴. پررنگ، تند، تیره ≠ کمرنگ ۵. پر، مشبع ۶. ثوم ۷. هفتادوپنج گرم ۸. کامل، درست، حسابی