کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیرون رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیرون آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خارجشدن، خارج گشتن، ظاهر شدن ۲. روییدن، سرزدن ≠ خشکیدن ۳. خروج کردن، شورش کردن، شوریدن ۴. سرکشی کردن
-
بیرون کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیرونراندن، دفع کردن ۲. اخراج کردن، طرد کردن ۳. منفصل از خدمت کردن ۴. مستثنا کردن
-
جستوجو در متن
-
تلف شدن
واژگان مترادف و متضاد
از بین رفتن، برباد رفتن، مردن، نیست شدن، تباه شدن، نابودشدن، هدر رفتن
-
رفتن
واژگان مترادف و متضاد
جارو کردن، روبیدن، روفتن
-
خوض
واژگان مترادف و متضاد
۱. غوطهور ۲. فرو رفتن ۳. ژرفاندیشی ۴. در اندیشه فرو رفتن، به فکرفرو رفتن
-
چپو شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. غارت شدن، بهتاراج رفتن، تاراج شدن، چپاول شدن، تاراجشدن، به غارت رفتن، به یغما رفتن ۲. به هدررفتن، پایمال شدن
-
تفرج کردن
واژگان مترادف و متضاد
تفریح کردن، به تماشا رفتن، سیر کردن، به گردش رفتن، به گلگشت رفتن، گردش کردن، گشتن، سیروسیاحت کردن
-
مسافرت کردن
واژگان مترادف و متضاد
سفر کردن، مسافرت رفتن، سفر رفتن
-
سفر کردن
واژگان مترادف و متضاد
مسافرت کردن، مسافرت رفتن، سفر رفتن، کوچیدن، مهاجرت کردن، هجرت کردن ≠ مقیم شدن
-
خزیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سینهمال رفتن، سینهخیز رفتن ۲. آرام آرام حرکت کردن ۳. بهگوشهای پناه بردن
-
رفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. حرکت کردن، ذهاب، عازمشدن، کوچ کردن، نقلمکان کردن ۲. سپریشدن، گذشتن ۳. شباهتداشتن، شبیهبودن ≠ آمدن، ایاب
-
طفره رفتن
واژگان مترادف و متضاد
طفره زدن، تعلل کردن، سردواندن، اهمالکاری کردن، در رفتن، سستی کردن ≠ اقدام کردن، عمل کردن، دستیازیدن
-
منتفی شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برطرف شدن، از بین رفتن، از میان رفتن ۲. مسکوت ماندن، رها شدن
-
روبیدن
واژگان مترادف و متضاد
جارو کردن، رفتن، روفتن