کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیثبات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بیثبات
واژگان مترادف و متضاد
۱. سست، نااستوار، ضعیف، لرزان، ناپایدار، نامحکم ۲. بیدوام ۳. بیقرار، متلون، مردد، هردمخیالی، هوایی ۴. بیدوام، پادرهوا، متغیر، ناپایدار ≠ استوار، باقی ۵. نامتعادل، بیتعادل ۶. ناآرام، بحرانزده، بحرانی ≠ آرام، باثبات
-
جستوجو در متن
-
نامحکم
واژگان مترادف و متضاد
بیثبات، سست، شل، نااستوار ≠ استوار، محکم
-
نامعول
واژگان مترادف و متضاد
بیپایه، بیثبات، سست، غیرقابلاعتماد، نااستوار ≠ قابلاعتماد
-
تغییرپذیر
واژگان مترادف و متضاد
بیثبات، تبدلپذیر، تبدیلپذیر، متزلزل، متغیر، ناپایدار ≠ تغییرناپذیر، تبدلناپذیر
-
نااستوار
واژگان مترادف و متضاد
بیاعتبار، بیثبات، سست، متزلزل، نارسا، نامتمکن، نامحکم، نامعول ≠ استوار
-
فانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. تباهیپذیر، زوالپذیر، معدوم، میرا، میرنده، هالک ۲. بیثبات، زودگذر، ناپایدار ≠ ابدی، باقی، جاوید
-
مردد
واژگان مترادف و متضاد
آشفتهرای، بیثبات، حیران، دودل، سرگشته، متردد، متزلزل، مذبذب، مشکوک، نامطمئن، نگران ≠ مصمم
-
متزلزل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیثبات کردن ۲. ناامن کردن ۳. لرزاندن، بهجنبش درآوردن، به لرزه انداختن ۴. سست کردن
-
ناپایدار
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیثبات، تغییرپذیر، فانی، گذرا، متزلزل، متغیر ۲. مذبذب، هرهریمسلک ≠ پایدار
-
بیدوام
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیثبات، فانی، گذرا، گذرنده ≠ بادوام، پردوام، جاوید، مانا ۲. سست، ناپایدار
-
پادرهوا
واژگان مترادف و متضاد
۱. آویخته، بلاتکلیف، بیثبات، معلق، معوق ۲. بیاساس، بیاصل، بیپایه، نامشخص
-
تزلزل
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارتعاش، تکان، جنبش، لرزش، لرزه ۲. بیثباتی، سستی، نااستواری ≠ استواری ۳. اضطراب، بیتابی بیثبات شدن، سست شدن ۴. جنبیدن، لرزیدن
-
متزلزل شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سست شدن، ضعیف شدن ۲. لرزان شدن، بهلرزه درآمدن ۳. نااستوار شدن، بیثبات شدن ۴. دودل شدن، مردد شدن، دچار تردید شدن، بهشک افتادن ۵. از هم پاشیدن
-
متغیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیثبات، نااستوار، ناپایدار، بیقرار ۲. خشمگین، غضبناک ۳. هار ۴. دگرگون، متحول، متلون ≠ ثابت ۵. کمیت غیرثابت ≠ مقدار ثابت