کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بیتوتة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بیتوته
واژگان مترادف و متضاد
۱. تهجد، شببیداری، شبزندهداری، مبیت، مساهرت ۲. اتراق، اقامتموقت، توقف شبانه
-
بیتوته کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شبزندهداری کردن، شب نخفتن ≠ خفتن ۲. شب دور از خانه به سر بردن ۳. بیدار ماندن
-
جستوجو در متن
-
مبیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیتوته، شبزندهداری ۲. خوابگاه، مسکن
-
اتراق
واژگان مترادف و متضاد
اسکان، اقامت، بیتوته، توقف، جایدهی، جایگیری
-
بیات
واژگان مترادف و متضاد
۱. شبمانده ۲. بیتوته ۳. شبیخون ≠ تازه
-
تهجد
واژگان مترادف و متضاد
احیا، بیتوته، بیداری، شببیداری، شبزندهداری، مساهرت
-
شبزندهداری
واژگان مترادف و متضاد
احیا، بیتوته، تهجد، سهر، شببیداری، مبیت، مساهرت، یقظه
-
مساهرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. شبزندهداری، بیتوته، شببیداری ۲. شب را باهم به روز آوردن، شبزندهداری کردن
-
ماندن
واژگان مترادف و متضاد
۱. اقامت گزیدن، ماندگار شدن، مقیم شدن ۲. توقف کردن، درنگ کردن ۳. درجا زدن ۴. خسته شدن، فرسودهشدن، کوفته شدن ۵. انتظار کشیدن، منتظرشدن ۶. زنده ماندن، زیستن، عمر کردن ۷. شبیه بودن، شباهت داشتن، مانستن ۸. بیتوته کردن ۹. دوام آور