کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بَرَهوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برهوت
واژگان مترادف و متضاد
بیابان، صحرا، کویر
-
واژههای همآوا
-
برهوت
واژگان مترادف و متضاد
بیابان، صحرا، کویر
-
جستوجو در متن
-
چول
واژگان مترادف و متضاد
۱. خمیده، منحنی ۲. آلتتناسلی، نره ۳. بیابان، برهوت
-
خشکزار
واژگان مترادف و متضاد
۱. استپ، بیابان، کویر ≠ واحه ۲. خشکسار، بیآبوعلف، خشک، برهوت، بیسبزهوگیاه ≠ سبزهزار
-
بیابان
واژگان مترادف و متضاد
شورهزار، بادیه، بدو، برهوت، تیه، دشت، صحرا، صحرایبیآبوعلف، فلات، قفر، نجد، وادی، هامون ≠ آبادی
-
خشک
واژگان مترادف و متضاد
۱. پژمرده، زرد، بیطراوت ≠ تر، باطراوت، خرم، شاداب، مرطوب، نوشکفته ۲. بیآب، بینم، کویر، برهوت ≠ مرطوب ۳. یبس، یابس ≠ آبدار ۴. بیروح، بیعاطفه، سرد ۵. متعصب ۶. مقرراتی ۷. غیرقابلانعطاف، انعطافناپذیر، نرمشناپذیر ≠ انعطافپذیر
-
خشک شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیآبشدن ۲. خشکیدن، بیطراوت شدن ۳. رطوبتاز دست دادن، بینم شدن ۴. قطع شدن (ترشحو ) ۵. بیسبزه و گیاه شدن، برهوت شدن ۶. کرخت شدن، بیحس شدن ۷. بیحرکت شدن، بیتحرک شدن ۸. منجمد شدن، یخ زدن ۹. سخت شدن، سفت شدن