کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
به ورز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم به هم زدن
واژگان مترادف و متضاد
آن، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
به پا خاستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایستادن، برخاستن، بلند شدن ≠ نشستن ۲. شورش کردن، شوریدن، طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ تسلیمبودن ۳. انقلاب کردن، قیام کردن، نهضت کردن ≠ تسلیم شدن
-
جستوجو در متن
-
ثقل
واژگان مترادف و متضاد
۱. بارسنگینی، سنگینی، گرانی، ورز، وزن ۲. دشواری، سختی ≠ سبکی
-
وبال
واژگان مترادف و متضاد
بدبختی، بدفرجامی، تقصیر، سختی، عذاب، عذاب، نکبت، ورز
-
طامع
واژگان مترادف و متضاد
۱. امیدوار، چشمبهراه ۲. آزمند، حریص، طمعکار، طمع ورز ≠ قانع، خشنود، قناعتپیشه
-
ورز
واژگان مترادف و متضاد
۱. عمل، کار ۲. پیشه، حرفه، شغل ۳. حاصل ۴. زراعت، کشت
-
سرشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آغشتن، آمیختن، خمیر کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن ۲. آفریدن، خلق کردن ۳. ورز دادن