کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
به عقب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
چشم به هم زدن
واژگان مترادف و متضاد
آن، طرفهالعین، لحظه، لمحه
-
به پا خاستن
واژگان مترادف و متضاد
۱. ایستادن، برخاستن، بلند شدن ≠ نشستن ۲. شورش کردن، شوریدن، طغیان کردن، عصیان ورزیدن ≠ تسلیمبودن ۳. انقلاب کردن، قیام کردن، نهضت کردن ≠ تسلیم شدن
-
جستوجو در متن
-
دنباله
واژگان مترادف و متضاد
ادامه، امتداد، عقب، عقبه، مانده
-
معوق ماندن
واژگان مترادف و متضاد
بهتاخیر افتادن، عقب افتادن
-
دنبال
واژگان مترادف و متضاد
پشت، پی، تعاقب، دم، ظهر، عقب، قفا، متعاقب، واپس ≠ پیش
-
موخره
واژگان مترادف و متضاد
پایان (کتاب، رساله)، عقب انداخته ≠ مقدمه
-
معوق گذاشتن
واژگان مترادف و متضاد
بهتاخیر انداختن، عقب انداختن، به تعویق انداختن
-
وارو
واژگان مترادف و متضاد
۱. برعکس، پشت، سرازیر، سرنگون، عقب، وارونه ۲. آژخ، زگیل
-
ورا
واژگان مترادف و متضاد
۱. پس، پشت، خلف، عقب ۲. آنسو، بالا، فرا
-
خلف
واژگان مترادف و متضاد
۱. پس، پشت، ظهر، عقب، ورا ≠ پیش ۲. واپس ۳. وارث ≠ مورث
-
روبرو
واژگان مترادف و متضاد
برابر، پیشرو، جلو، حضوراً، رویارو، قبال، متقابل، محاذی، مقابل، مواجه، نزد ≠ عقب
-
متعاقب
واژگان مترادف و متضاد
۱. دنبال، دنباله، عقب ۲. درپی، درتعقیب، پیرو ۳. پشتسرهم، پیدرپی، متوالی، بهدنبالهم
-
تاخیر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیر کردن، درنگ کردن ۲. دیر شدن ۳. وقفهافتادن، عقب افتادن
-
عقب
واژگان مترادف و متضاد
۱. پس، پشتسر، پشت، خلف ۲. پی، پیرو، دنباله، دنبال ۳. وارو ۴. ورا ۵. عقبه، فرزند، نسل ≠ پیش