کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بنیان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بنیان
واژگان مترادف و متضاد
۱. اساس، بن، مناط ۲. بنیاد، پایه، پی، شالوده، مبنا ۳. تاسیس
-
واژههای مشابه
-
بنیان کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بنا کردن، بنیان نهادن، تاسیس کردن، ساختمان کردن، ساختن ≠ ویران کردن ۲. آغاز کردن، آغازیدن، شروع کردن
-
جستوجو در متن
-
شالده
واژگان مترادف و متضاد
اساس، بن، بنیاد، بنیان، پایه، شالوده
-
تاسیس
واژگان مترادف و متضاد
۱. احداث، ایجاد، بنیان، بنیانگذاری، پیریزی، تشکیل، شالودهگذاری، وضع ۲. احداث کردن، بنیاد کردن، بنیادگذاشتن، پیریزی کردن، دایر کردن، بنیان نهادن ≠ تخریب
-
مبنا
واژگان مترادف و متضاد
اساس، اصل، بنیاد، بنیان، پایه، شالده، شالوده، ماخذ ≠ بنا، ساختار
-
شالوده
واژگان مترادف و متضاد
۱. اساس، بنیاد، بنیان، پایه، پی، شالده، قاعده ۲. اصل، زمینه، مبنا، واده
-
اساس
واژگان مترادف و متضاد
اصل، بن، بنیان، بنیاد، پایه، پی، زمینه، شالوده، قاعده، کنه، ماخذ، مبنا، محور، مناط، نهاد
-
پابست
واژگان مترادف و متضاد
۱. پایبست، پایبند، گرفتار، مقید ۲. دلباخته، عاشق، مفتون، هواخواه ۳. بنیان، شالوده
-
بنا
واژگان مترادف و متضاد
۱. ساختمان، عمارت ۲. ساخت، ساختن ۳. اساس، بنیان، شالوده، بنیاد ۴. قرار
-
مناط
واژگان مترادف و متضاد
۱. اساس، بنیان، حجت، سند، ملاک ۲. معیار، مبنا ۳. آویختگی، آویزش، تعلیق
-
شادروان
واژگان مترادف و متضاد
۱. پرده، چادر، خیمه ۲. بند، سد ۳. اساس، اصل، بنیان، پایه ۴. سایبان، مظله ۵. بساط، فرش
-
دک
واژگان مترادف و متضاد
۱. دفع، طرد ۲. راس، سر ۳. بنیان، پایه، شالوده ۴. بیبرگوبار، لخت ۵. سایل، گدا ۶. تکدی، سوال، گدایی ۷. استوار، پایدار، محکم ۸. ویرانسازی ۹. هموارسازی
-
قاعده
واژگان مترادف و متضاد
۱. آیین، ترتیب، رسم، روش، سیرت، طرز، طریقه ۲. اساس، اصل، بنیاد، بنیان، پایه، شالوده ۳. حیض، رگل، عادت ۴. ضابطه، قانون، نسق، نظم