کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسامانها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بسامان
واژگان مترادف و متضاد
۱. آراسته، آماده ۲. بقاعده ۳. سامانیافته، مرتب، منتظم، منظم ≠ نابسامان
-
جستوجو در متن
-
تنظیم کردن
واژگان مترادف و متضاد
نظم دادن، منظم کردن، بسامان کردن، مرتب کردن
-
ژولیده
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، پریشان، درهم، کالیده ≠ بسامان، مرتب
-
منتظم
واژگان مترادف و متضاد
آراسته، بسامان، مرتب، منظم ≠ نامنتظم، غیرمنتظم
-
مرتب
واژگان مترادف و متضاد
۱. آراسته، آماده، بسامان، جور، روبراه، مزین ۲. بانسق، بانظم، بسامان، منتظم، منضبط، منظم ۳. مدون ≠ بیانضباط، غیرمدون، نابسامان، نامرتب
-
سروسامان دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بسامان کردن، نظمونسق دادن، سامانبخشیدن، مرتب کردن ۲. داماد کردن ۳. عروس کردن
-
نابسامان
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بینظم، پراکنده، پریشان، نامجموع، نامرتب، نامنظم ≠ بسامان مجموع
-
آراسته
واژگان مترادف و متضاد
آماده، بانظم، بسامان، جمیل، متحلی، مرتب، مزین، منتظم، منظم، نیکو
-
منظم
واژگان مترادف و متضاد
آراسته، بسامان، پرداخته، باترتیب، مرتب، منتظم ≠ پراکنده، نابسامان، نامنظم
-
منظوم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آراسته، بسامان، مرتب ۲. کلام موزون، شعر ۳. بهرشتهکشیدهشده ≠ منثور
-
نامرتب
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بینظم، پراکنده، شلخته، شوریده، مختل، نابسامان، ناجور، ناساز، نامنظم ≠ آشفته، بسامان، مرتب
-
مجموع
واژگان مترادف و متضاد
۱. تمام، جمع، جمیع، کل، کلیه، همگی، همه ۲. بسامان ۳. آسودهخاطر، آسودهدل، خاطرجمع ≠ پریشان ۴. جمع، جمع شده، گردآمده ≠ پراکنده
-
مختل
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشفته، بههمریخته، نابهسامان، بینظم، پریشان، درهم، مغشوش، نامرتب ۲. آهمند، محتاج، نیازمند ۳. خللیافته، دارایاختلال ≠ بسامان
-
آباد
واژگان مترادف و متضاد
۱. برپا، دایر، معمور ۲. پررونق ۳. پیشرفته، توسعهیافته، مترقی ۴. تندرست، سالم ۵. بسامان، منظم ۶. غنی، مرفه ≠ خراب، متروک، ویران ۷. بیرونق ۸. عقبمانده