کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزهکار بزهکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خلافکار، خلافکار
واژگان مترادف و متضاد
بزهکار، خاطی، متخلف، تبهکار، مجرم ≠ درستکار
-
گنهکار
واژگان مترادف و متضاد
بزهکار، عاصی، گناهکار، مجرم، مذنب ≠ بیگناه، معصوم
-
معصیتکار
واژگان مترادف و متضاد
اثیم، بزهکار، عاصی، گناهکار، مذنب ≠ ثوابکار
-
بیگناه
واژگان مترادف و متضاد
بیتقصیر، مبرا، بیگنه، معصوم ≠ گناهکار، بزهکار
-
خطاکار
واژگان مترادف و متضاد
بزهکار، خاطی، گنهکار، گناهکار، تقصیرکار، خلافکار، مجرم، مخطی، مقصر ≠ درستکار
-
سیاهرو
واژگان مترادف و متضاد
۱. سیهرو ۲. گناهکار، بزهکار ۳. شرمنده، خجل
-
مقصر
واژگان مترادف و متضاد
بزهکار، خاطی، خطاکار، تقصیرکار، روسیاه، گناهکار، مجرم، محکوم ≠ بیگناه
-
اثیم
واژگان مترادف و متضاد
بزهکار، تبهکار، خاطی، خطاکار، عاصی، عصیانگر، گناهکار، مجرم، مذنب، مقصر
-
محکوم کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بزهکار شناختن، خطاکار اعلام کردن، نارواشناختن ۲. مغلوب کردن، مجبور ساختن
-
مقصر کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گناهکار شناختن، بزهکار قلمداد کردن ۲. مقصردانستن، خطاکار دانستن
-
خاطی
واژگان مترادف و متضاد
بزهکار، خطاکار، خلافکار، گناهکار، گنهکار، متخلف، مجرم، مقصر ≠ درستکار، صالح، مصیب
-
مجرم
واژگان مترادف و متضاد
بزومند، بزهکار، تبهکار، تردامن، خاطی، خطاکار، گناهکار، گنهکار، مذنب، مقصر ≠ بیگناه
-
گناهکار
واژگان مترادف و متضاد
بدعمل، بزهکار، تبهکار، خطاکار، روسیاه، عاصی، متهم، مجرم، مذنب، مقصر ≠ بیگناه، پاک، مبرا
-
تبهکار، تبهکار
واژگان مترادف و متضاد
بدکار، بزهکار، جنایتکار، طالح، فاسد، فاسق، گناهکار، مجرم، مخبط ≠ درستکار، صالح، نکوکردار
-
محکوم شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بزهکار شناخته شدن، داد باختن، دادباخته شدن، محکوم گشتن، مقصر شناخته شدن، مغلوب شدن ≠ حاکم شدن ۲. مقهور شدن ≠ پیروز شدن ۳. مجبور شدن