کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جا به جا کردن، حمل کردن، منتقل کردن، حرکت دادن ≠ آوردن ۲. سود بردن، نفع کردن ≠ ضرر کردن، زیان کردن ۳. برد کردن ۴. برنده شدن، پیروز شدن، پیشافتادن، شکست دادن ≠ باختن، شکستخوردن ۵. بر داشتن، پاک کردن، زدودن، ستردن ۶. مستلزم بودن،
-
واژههای مشابه
-
حسد بردن
واژگان مترادف و متضاد
حسادت کردن، حسد ورزیدن، رشک بردن، حسادتورزیدن
-
حسرت بردن
واژگان مترادف و متضاد
آرزوداشتن، حسرت آوردن، غبطه خوردن، رشکبردن
-
حظ بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. لذتبردن، کیف کردن، خوشی کردن ۲. بهرهور شدن، بهرهمند شدن
-
تشریف بردن
واژگان مترادف و متضاد
رفتن، ترک کردن (محل)، تشریففرما شدن
-
حمله بردن
واژگان مترادف و متضاد
تاختن، یورش بردن، هجوم بردن، حمله کردن
-
سود بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. استفاده کردن، بهره بردن، صرفه کردن، منفعت داشتن، منتفع شدن، نفع بردن، نفع داشتن ≠ ضرر کردن، زیان بردن ۲. مرابحت
-
سبق بردن
واژگان مترادف و متضاد
پیش افتادن، پیشی گرفتن، سبقت جستن
-
مزد بردن
واژگان مترادف و متضاد
بهرهور شدن، بهرهمند شدن، اجرت گرفتن، پاداش گرفتن
-
بالا بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. افزایش دادن، افزودن، اضافه کردن، زیاد کردن ≠ کاهشدادن، پایین آوردن ۲. بالا رفتن ۳. ترقی دادن، رفعت بخشیدن ۴. بزرگ کردن، بزرگ جلوهدادن
-
بو بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. استنباط کردن، اطلاع حاصل کردن، پی بردن، خبردار شدن، حس کردن، در یافتن، فهمیدن، متوجه شدن، مطلعشدن، ملتفت شدن ۲. احساس کردن ۳. استشمام کردن ۴. بو خوردن
-
بهره بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سودبردن، فایده کردن، نفعبردن، سود کردن ≠ ضرر کردن، زیان بردن ۲. سهم بردن، سهیم بودن ۳. طرف، بربستن
-
تحلیل بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گواریدن، هضم کردن ۲. از بین بردن، فرسودن
-
منفعت بردن
واژگان مترادف و متضاد
سودبردن، نفع کردن، فایده بردن، سود کردن ≠ ضرر کردن، زیان کردن