کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بذر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بذر
واژگان مترادف و متضاد
برز، تخم، دانه، هسته ≠ بر، ثمر، میوه
-
جستوجو در متن
-
هسته
واژگان مترادف و متضاد
بذر، تخم، خستو، دانه، مغز
-
تخم افشاندن
واژگان مترادف و متضاد
بذرافشاندن، بذر ریختن، تخم کاشتن، زراعت کردن
-
برز
واژگان مترادف و متضاد
۱. بذر، تخم، دانه ۲. زراعت، کاشت، کشاورزی، کشت
-
تخمک
واژگان مترادف و متضاد
۱. تخمچه، تخم ۲. بذر ۳. نطفه ۴. تخمه
-
دانه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بذر، برز، تخم، دان، مغز، هسته ۲. تا، شماره، عدد ۳. حب، حبه، ریزه ۴. آبله
-
تخمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. اصل، نژاد، نسب، نسل ۲. بذر، تخم، دانه ۳. نطفه
-
تخم
واژگان مترادف و متضاد
۱. بذر، برز، تخمه، دانه، هسته ۲. تخمک، نطفه، منی ۳. خایه، خصیه، گند ۴. بیضه، خاگینه، تاغ، مرغانه ۵. اصل، نژاد، نسب