کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بخار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بخار
واژگان مترادف و متضاد
۱. تبخیر ۲. دم، دمه ۳. دود ۴. تف
-
واژههای مشابه
-
بخار شدن
واژگان مترادف و متضاد
تبخیر شدن ≠ منجمد شدن
-
جستوجو در متن
-
دود
واژگان مترادف و متضاد
بخار، دخان، وافور
-
بخور
واژگان مترادف و متضاد
۱. بخار آب ۲. کندر، عود
-
تبخیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بخار کردن ۲. به بخارتبدیل شدن ≠ تجمد ۳. بخور دادن
-
گاز
واژگان مترادف و متضاد
۱. دندان، نیش ۲. کلبتین، گازانبر ۳. علف ۴. بخار
-
دمه
واژگان مترادف و متضاد
۱. دم، لبه ۲. دمآهنگری ۳. بخار ۴. حرارت، گرما، گرمی
-
بخاری
واژگان مترادف و متضاد
۱. دستگاهحرارتزا، اجاقدیواری، شومینه ≠ پنکه، کولر ۲. مربوط به بخار ۳. بخارایی، منسوب به بخارا
-
دم
واژگان مترادف و متضاد
۱. آن، ثانیه، حین، زمان، گاه، لحظه، لمحه، وقت، وقت، هنگام ۲. باد، هوا ۳. بخار، حرارت، دما، گرمی ۴. پف، ریح، نفخه ۵. دمش، نفس ۶. اجاق، کوره ۷. شهیق ۸. آه ۹. خون ۱۰. دنبال، کنار ≠ بازدم