کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بحرانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بحرانی
واژگان مترادف و متضاد
آشوبزده، بحرانزده، پرآشوب، تشنجآلود، پرتنش، تنشآلود، خطرناک، غیرعادی، متشنج، متلاطم، وخیم ≠ آرام
-
جستوجو در متن
-
تنشآلود
واژگان مترادف و متضاد
بحرانی، ناآرام ≠ آرام
-
طوفانخیز
واژگان مترادف و متضاد
۱. طوفانزا ۲. بحرانی، وخیم
-
مخاطرهآمیز
واژگان مترادف و متضاد
بحرانی، خطرناک، سخت، سهمناک، وخیم، هولناک ≠ بیخطر
-
بحرانزده
واژگان مترادف و متضاد
آشوبزده، بحرانی، تنشآلود، متشنج، متلاطم، ناآرام ≠ آرام
-
درام
واژگان مترادف و متضاد
۱. نمایشنامه ۲. غمانگیز، غمبار ۳. بحرانی، وخیم
-
متشنج کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به هم زدن، آشفته کردن، بینظم کردن ۲. بهآشوب کشاندن، متلاطم کردن، بحرانی کردن
-
پرآشوب
واژگان مترادف و متضاد
آشفته، بحرانزده، بحرانی، پرهرجومرج، متلاطم، ناامن ≠ آرام، امن
-
خطرناک
واژگان مترادف و متضاد
بحرانی، پرخطر، مخاطرهآمیز، پرمخاطره، حاد، خطیر، سخت، مهلک، کشنده، وخیم، هولناک ≠ بیخطر
-
متشنج
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشوبزده، بحرانی، پرتلاطم، تشنجزا، تشنجوار، متلاطم ۲. لرزان، لرزنده ≠ آرام
-
متشنج شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به همخوردن، شلوغ شدن، آشفته شدن، بینظم شدن ۲. بحرانی شدن، آشوبزده شدن، بحرانزدهشدن ۳. لرزه گرفتن، دچار تشنج شدن، لرزشگرفتن
-
متلاطم
واژگان مترادف و متضاد
۱. طوفانی، متموج ۲. آشفته، آشوبناک، ناآرام ۳. آشوبزده، بحرانزده، بحرانی، مغشوش ≠ آرام، امن
-
متلاطم کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. طوفانی کردن، متموج کردن، پرموج کردن، مواج کردن ۲. آشفته کردن، مغشوش کردن ۳. ناآرام کردن، بحرانی کردن، آشوبناک کردن، بهآشوب کشاندن
-
وخیم
واژگان مترادف و متضاد
بحرانی، بغرنج، پیچیده، خطرناک، خطیر، درام، دشوار، سخت، مخاطرهآمیز، مهلک، وبیل