کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با وجود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
باوجود
واژگان مترادف و متضاد
باعرضه، باکفایت، کارآ، کاردان، لایق ≠ نالایق
-
جستوجو در متن
-
وجود
واژگان مترادف و متضاد
۱. بود، هستی ۲. نفس، هویت ۳. عرضه، کارآیی، لیاقت ≠ عدم، فنا، نابودی، نیستی، نیست
-
بود
واژگان مترادف و متضاد
حیات، وجود، هستی ≠ عدم، نیستی
-
خلق کردن
واژگان مترادف و متضاد
پدید آوردن، آفریدن، ابداع کردن، به وجود آوردن
-
خود
واژگان مترادف و متضاد
خویش، خویشتن، ذات، نفس، وجود ≠ غیر
-
عدم
واژگان مترادف و متضاد
زوال، فقدان، فنا، لاوجود، لیس، نیستی ≠ وجود
-
هویت
واژگان مترادف و متضاد
۱. ماهیت ۲. وجود، هستی ۳. تشخص
-
تشکیل یافتن
واژگان مترادف و متضاد
شکلگرفتن برپا شدن، بهپا شدن، درست شدن، تشکیل شدن، تکوین یافتن، به وجود آمدن،
-
طرح انداختن
واژگان مترادف و متضاد
ایجاد کردن، به وجود آوردن، خلق کردن، ساختن، ترتیبدادن، سامان دادن
-
هستی
واژگان مترادف و متضاد
۱. بود، زندگی، کاینات، وجود ۲. ثروت، دولت، مال، مکنت، نوا، ≠ نیستی
-
نفس
واژگان مترادف و متضاد
۱. خود، خویش، ذات ۲. تن، جسد، کالبد ۳. وجود ۴. نفسانیات
-
بودن
واژگان مترادف و متضاد
۱. وجود داشتن، هستن ≠ عدم، نبودن ۲. حاضر بودن ≠ غایب بودن ۳. درحیات بودن، زنده بودن ≠ مردن ۴. زندگی کردن، زیستن ۵. اقامت داشتن، سکونت داشتن ۶. وجود، هستی ≠ عدم ۷. فرا رسیدن ۸. شدن
-
تشکیل دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. سازماندادن، برگزار کردن ۲. به وجود آوردن، شکلدادن ۳. تاسیس کردن، برپا کردن، درست کردن
-
ماهیت
واژگان مترادف و متضاد
۱. بود، جوهر، وجود، هستی ۲. چگونگی، چیستی ۳. حقیقت، واقعیت ۴. هویت ≠ غرض