کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
با شکر مخلوط کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ممزوج کردن
واژگان مترادف و متضاد
آمیختن، مخلوط کردن، درهم کردن، قاطی کردن، ترکیب کردن
-
قاطی کردن
واژگان مترادف و متضاد
آغشتن، آمیختن، درهم کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن
-
مخلوط کردن
واژگان مترادف و متضاد
آمیختن، قاطی کردن، درهم کردن
-
خلط کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آمیختن، درهم کردن، مخلوط کردن، قاطی کردن ۲. اشتباه کردن، مشتبه ساختن
-
تعریق
واژگان مترادف و متضاد
۱. خوی کردن، عرق کردن ۲. عرقریزی ۳. مخلوط کردن (آب، شراب)
-
سرشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آغشتن، آمیختن، خمیر کردن، مخلوط کردن، ممزوج کردن ۲. آفریدن، خلق کردن ۳. ورز دادن
-
برهم زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به همزدن، زیرورو کردن، مخلوط کردن ۲. پراکنده کردن، پراکنده ساختن، آشفته کردن، پریشان کردن ۳. از نظم انداختن، ایجاد اختلال کردن، بینظم کردن، مختل کردن ۴. خراب کردن
-
سپاس داشتن
واژگان مترادف و متضاد
شکر کردن، شکرگزار بودن، سپاسدار بودن، منتپذیربودن، شاکر بودن
-
ترکیب
واژگان مترادف و متضاد
۱. اختلاط، امتزاج ≠ تجزیه ۲. تالیف، تعبیر، تلفیق ۳. آمیختن، آمیخته کردن، مخلوط کردن ≠ تجزیه کردن ۴. اندام ریخت، شکل ۵. ساختار
-
تشکر
واژگان مترادف و متضاد
۱. امتنان، سپاس، سپاسداری، سپاسگزاری، قدردانی ≠ ناسپاسی، حقناشناسی ۲. شکر کردن، سپاسگذاری کردن، سپاس داشتن
-
حمد
واژگان مترادف و متضاد
۱. تمجید، ثنا، ستایش، شکر، مدح، مدیحه ۲. ستودن، ستایش کردن ≠ هجو گفتن
-
بههم زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آشفته کردن، پریشان کردن، نامرتب کردن ≠ مرتب کردن ۲. مختل کردن ۳. زیرورو کردن، مخلوط کردن ۴. باطل شدن، لغو شدن ۵. خراب شدن، مختل شدن ۶. بیسامان شدن، بینظم شدن، نامنظم شدن ۷. از بین رفتن، نابود شدن
-
سپار
واژگان مترادف و متضاد
۱. لگدکوب ۲. چرخشت ۳. ظرف انگور، سپاس داشتن، شکر نعمت کردن، منتپذیر بودن، منت داشتن ۴. اسباب خانه