کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بالا زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بالا انداختن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نوشیدن، آشامیدن، سر کشیدن، بالا رفتن ۲. خوردن، بالاکشیدن ۳. به سوی بالا بردن
-
بالا آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. برآمدن، صعود کردن ۲. افزوده شدن، زیاد شدن (سطحآب) ۳. متورم شدن، ورم کردن، آماس کردن ۴. باد کردن، برجسته شدن
-
بالا آوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قی کردن، استفراغ کردن، شکوفه کردن ۲. دیوار ساختن، عمارت کردن ۳. ایجاد کردن، به وجود آوردن ۴. سبب شدن، باعث شدن
-
بالا بردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. افزایش دادن، افزودن، اضافه کردن، زیاد کردن ≠ کاهشدادن، پایین آوردن ۲. بالا رفتن ۳. ترقی دادن، رفعت بخشیدن ۴. بزرگ کردن، بزرگ جلوهدادن
-
بالا رفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. افزایش یافتن، افزوده شدن ۲. ترقی کردن ۳. ساخته شدن، برافراشته شدن ۴. سر کشیدن، نوشیدن
-
بالا کشیدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تصاحب کردن، خوردن ۲. بالا دادن ۳. شدت یافتن، شدید شدن ۴. طولانی شدن
-
بالا گرفتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. شدتیافتن، افزون شدن ۲. اوج گرفتن ۳. ترقی کردن
-
طاقچه بالا گذاشتن
واژگان مترادف و متضاد
تکبر ورزیدن، افاده داشتن، افاده کردن، متکبربودن، مغرور شدن
-
جستوجو در متن
-
سیلی زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. توگوشی زدن، کشیده زدن، چک زدن، سیلی نواختن ۲. صدمهزدن، لطمه دیدن
-
طبل زدن
واژگان مترادف و متضاد
طبل نواختن، دهلزدن، کوس زدن، نقاره زدن، طبل فروکوفتن، طبلکوبیدن
-
طعنه زدن
واژگان مترادف و متضاد
ملامت کردن، سرزنش کردن، کنایه زدن، زخم زبان زدن، نیشوکنایه زدن، شماتت کردن ≠ تحسین کردن، ستایش کردن
-
خیش کردن
واژگان مترادف و متضاد
خیش زدن، شیار زدن، شخم زدن، شخم کردن ≠ درو کردن، درویدن
-
چرخ خوردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. چرخیدن، چرخ زدن ۲. گشت زدن، پلکیدن، پرسه زدن
-
مغبون کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. زیان زدن، ضرر زدن، زیاندیده کردن، خسارتدیدن ۲. گول زدن