کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار عرشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بار دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بر دادن، ثمردادن، میوه دادن ۲. کود دادن ۳. اجازه شرفیابیدادن، اجازه ورود دادن، اذن دخول دادن ≠ باریافتن
-
جستوجو در متن
-
عرشه
واژگان مترادف و متضاد
۱. بالا، فراز ۲. رو، سقف
-
رو
واژگان مترادف و متضاد
۱. چهره، رخ، رخسار، سیما، صورت، عارض، وجه ۲. پررویی، گستاخی، وقاحت ۳. رویه، سطح، عرشه ≠ پشت، ظهر
-
فراز
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارتفاع، اوج، بالا، بلندی ۲. قله ۳. جمله، عبارت ۴. سربالایی ۵. عرشه ۶. باز، گشاده ۷. بسته، مسدود ≠ پستی، نشیب
-
بالا
واژگان مترادف و متضاد
۱. اوج، راس، زبر، سر، صدر، علو، فراز، فوق ≠ پایین، زیر، فرود ۲. مافوق ۳. قامت، قد، هیکل ۴. بلندا، بلندی ۵. عرشه ۶. بلند، رفیع ۷. والا ۸. صدر ۹. زیاد، گران، بیش از حد معمول ۱۰. برین، عالم علیا ۱۱. میزان، مقدار ۱۲. جو، آسمان