کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار رسوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بار دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بر دادن، ثمردادن، میوه دادن ۲. کود دادن ۳. اجازه شرفیابیدادن، اجازه ورود دادن، اذن دخول دادن ≠ باریافتن
-
جستوجو در متن
-
تهنشست
واژگان مترادف و متضاد
تهنشین، درد، رسوب، لرد
-
تهنشین
واژگان مترادف و متضاد
تهنشست، رسوب، درد
-
درد
واژگان مترادف و متضاد
بقایا، تفاله، تهنشست، ثفل، راسب، رسوب
-
رسوب
واژگان مترادف و متضاد
بقایا، تفاله، تهنشست، تهنشین، جرم، درد، لای، لرد
-
لای
واژگان مترادف و متضاد
۱. رسوب، گل، لجن ۲. لا، میان، وسط
-
لرد
واژگان مترادف و متضاد
۱. تهمانده، تهنشست، درد، رسوب ۲. مسطح، هموار ≠ صاف
-
تفاله
واژگان مترادف و متضاد
بقایا، پسمانده، تهمانده، تفل، ثفل، درد، رسوب، ملاس
-
بقایا
واژگان مترادف و متضاد
۱. باقیمانده، بقیهها، تهمانده ۲. تفاله، درد، رسوب ۳. نخاله ۴. آثار، رگهها ۵. بازماندگان
-
جرم
واژگان مترادف و متضاد
۱. جسم، ماده ۲. رسوب ۳. آلودگی، چرک ۴. میکرب ۵. شیره