کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بار حریق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بار دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بر دادن، ثمردادن، میوه دادن ۲. کود دادن ۳. اجازه شرفیابیدادن، اجازه ورود دادن، اذن دخول دادن ≠ باریافتن
-
جستوجو در متن
-
آتشسوزی
واژگان مترادف و متضاد
حریق
-
آتشگرفتن
واژگان مترادف و متضاد
اشتعال، حریق، سوختن، شعلهورشدن
-
حریق
واژگان مترادف و متضاد
۱. آتشسوزی ۲. سوختن ۳. زبانه آتش، شعله آتش ۴. سوخته
-
سوختن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آتشگرفتن، شعلهورشدن، مشتعلشدن ۲. احتراق، حریق ۳. حرق ۴. باختن، خطا کردن، فول کردن ۵. عذاب کشیدن، زجر کشیدن ۶. ملتهب شدن، تاول زدن ۷. افروخته بودن، روشن بودن ۸. بهآتش کشیدن، سوزاندن ۹. نابود کردن ۱۰. نابود شدن ۱۱. تباه ش