کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
اتومبیل را پارک کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
خودسوزی کردن
واژگان مترادف و متضاد
خود را به آتش کشیدن، خویشتنسوزی کردن، خود را آتش زدن
-
متارکه کردن
واژگان مترادف و متضاد
جداشدن، طلاق گرفتن، یکدیگر را ترک کردن ≠ ازدواج کردن
-
توالت کردن
واژگان مترادف و متضاد
آرایش کردن، بزرگ کردن، خود را آراستن
-
ملاقات کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. دیدار کردن، یکدیگر را دیدن، زیارت کردن، دیدن کردن ۲. روبرو شدن
-
خودکشی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. انتحار کردن، خود را کشتن، خودسوزی کردن ≠ قتل نفس کردن ۲. نسلکشی کردن
-
خودستایی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. رجز خواندن، لاف زدن، رجزخوانی کردن، خود را ستودن، خودنمایی کردن، از خود تعریف کردن ۲. کبر ورزیدن، تبختر فروختن
-
خودنمایی کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. جلوهفروختن، جلوهگری کردن ۲. تظاهر کردن ۳. عرض اندام کردن، خود را نشان دادن
-
تقاطع
واژگان مترادف و متضاد
۱. برخورد، تلاقی ۲. چهارراه ۳. یکدیگر را قطع کردن، برخورد کردن ≠ تباعد
-
بلند کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. بالا بردن، بر داشتن ۲. دزدیدن، ر بودن، کش رفتن ۳. بیدار کردن ۴. کسی را برای مباشرت بردن ۵. شدتدادن، رساتر کردن ۶. ایجاد کردن، برپا کردن ۷. برکنار کردن، خلع کردن، عزل کردن، معزول کردن ۸. رشد دادن، طویل کردن
-
سبحان
واژگان مترادف و متضاد
۱. تنزیه ۲. تنزیه کردن ۳. سبحاناله گفتن، خدا را به پاکییاد کردن ۴. پاک بودن، پاکیزه کردن ۵. پاک، منزه
-
مخابره
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخبار، ارسال، اعلام ۲. خبررسانی ۳. ابلاغ کردن، تلگراف کردن، خبر دادن ۴. پیامی را با تلفن یا تلگرامابلاغ کردن
-
تقلید کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پیروی کردن، تبعیت کردن ۲. مقلد شدن ۳. ادای کسیرا در آوردن ۴. کار کسی را الگو قرار دادن
-
مساهرت
واژگان مترادف و متضاد
۱. شبزندهداری، بیتوته، شببیداری ۲. شب را باهم به روز آوردن، شبزندهداری کردن
-
مخفی شدن
واژگان مترادف و متضاد
پنهان شدن، نهان گشتن، خود را قایم کردن، ناپیدا شدن، نامرئی شدن
-
تکبیر
واژگان مترادف و متضاد
۱. اله اکبر گفتن ۲. بزرگشمردن (خدا)، خدا را به بزرگی یاد کردن