کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
آبادان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
آبادان
واژگان مترادف و متضاد
آباد، برپا، پررونق، دایر، معمور ≠ خراب
-
جستوجو در متن
-
معمور کردن
واژگان مترادف و متضاد
آباد کردن، آبادان ساختن، عمارت ساختن، معمورگردانیدن، دایر کردن، آبادان ساختن ≠ خراب کردن، ویران ساختن، بایر کردن
-
پررونق
واژگان مترادف و متضاد
آباد، آبادان، پررواج، معمور ≠ بیرونق، کساد
-
معمور ساختن
واژگان مترادف و متضاد
آباد کردن، دایر کردن، آبادان ساختن ≠ خراب کردن، ویران ساختن
-
معمور شدن
واژگان مترادف و متضاد
آبادشدن، آبادان شدن ≠ بایر شدن، ویران گشتن، ویرانه شدن
-
ناآباد
واژگان مترادف و متضاد
خراب، مخروبه، نامجهز، ویران، ویرانه ≠ آبادان معمور
-
معمور
واژگان مترادف و متضاد
۱. برپا، دایر ۲. آباد، آبادان، پررونق ≠ مخروب، ویران
-
برپا
واژگان مترادف و متضاد
۱. آباد، آبادان، ایستاده، برقرار ۲. دایر ۳. ایستاده، سرپا، قائم، منعقد ≠ نشسته ۴. معمور
-
برپا داشتن
واژگان مترادف و متضاد
۱. آباد ساختن، آبادان کردن ۲. برافراشتن، نصب کردن ۳. بر پا کردن، برقرار کردن ۴. اقامه کردن، انجامدادن ۵. مجلس کردن