کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
had پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
ترف با
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) آشی که در آن قره قروت بریزند.
-
دوغبا
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) آشی که در آن ماست ریزند، آش ماست .
-
آش پشت پا
فرهنگ فارسی معین
(ش ِ پُ تِ) (اِمر.) آشی که پس از رفتن عزیزی به مسافرت درست می کنند و به فقرا می دهند.
-
بورک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) ( اِ.) 1 - سنبوسه . 2 - آشی که با آرد گندم می پزند.
-
آردینه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ص نسب .) 1 - منسوب به آرد، آنچه از آرد سازند. 2 - آشی که از آرد پزند، آش آرد.
-
آش ابو
فرهنگ فارسی معین
دردا (ش ِ اَ. دَ)(اِمر.) آشی که به نیت شفای بیماری درست می کنند و به مستحقان می دهند.
-
آش در
فرهنگ فارسی معین
هم جوش (ش ِ دَ هَ) (اِمر.)1 - آشی که از سبزی ، گوشت و حبوبات درست می کنند. 2 - کنایه از: وضعیت پیچیده و نامعلوم .
-
برغول
فرهنگ فارسی معین
(بَ) ( اِ.) 1 - گندم نیم کوفته . 2 - آشی که با گندم نیم کوفته درست کنند.
-
دانک
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ په . ] (اِ.) 1 - هر نوع دانه . 2 - آشی که با گندم و جو و ماش و عدس و مانند آنها پزند.
-
گوداب
فرهنگ فارسی معین
(اِمر.) = گوذاب : 1 - دوشاب . آشی است که از گوشت و برنج و نخود و مغز گردکان پزند و قاتق آن را سرکه و دوشاب کنند؛ آشی حبشی . 2 - (عا.) لکة زردی که به هنگام خشک کردن لباس بر اثر عدم مواظبت بر آن افتد؛ اشگو. 3 - لکة زردی که در گچ دیوار افتد.
-
بلغور
فرهنگ فارسی معین
(بَ یا بُ) ( اِ.) 1 - گندم نیم کوفته . 2 - آشی که از گندم مذکور پزند. 3 - سخنان درهم برهم . 4 - هر چیز درهم شکسته .
-
آش شله
فرهنگ فارسی معین
قلمکار (ش ِ شُ لِ قَ لَ) (اِمر.) 1 - آشی که از حبوبات و گوشت لِه شده درست می شود و بیشتر برای نذر و در ایام محرم و صفردرست می کنند. 2 - کنایه از: هرمجموعه ای که در آن نظم و ترتیب و قاعده ای به کار نرفته باشد.
-
جوش بره
فرهنگ فارسی معین
(بَ رَ یا رِ) (اِمر.) آشی است که آن را از خمیر گندم به شکل قطعات مثلث و مربع سازند و از گوشت و سبزی و مصالح دیگر پر کنند و در آب جوشانند و ماست و کشک بر آن ریخته صرف کنند.