کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یکی یکدانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یکی یکدانه
فرهنگ فارسی معین
( ~. یِ. نِ) (ص .) (عا.) دُردانه ، بسیار عزیز. کنایه از: فرزند منحصر به فرد.
-
واژههای مشابه
-
یکی یکی
فرهنگ فارسی معین
(یِ. یِ) (ق مر.) 1 - یکی پس از دیگری . 2 - فرداًفرد، هر یک جداجدا.
-
کاسه یکی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یِ) [ ع - فا. ] (ص مر.) هم - خوراک ، هم غذا.
-
سر یکی کردن
فرهنگ فارسی معین
(سَ. یِ. کَ دَ)(مص ل .) (عا.) متحد شدن .
-
یکی به دو
فرهنگ فارسی معین
( ~. بِ دُ) (اِمر.) (عا.) ستیزه ، بگو مگو.
-
جستوجو در متن
-
یکدانه
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) (ص مر.) بی نظیر، فرد.