کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یهودی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یهودی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ ع . ] 1 - (ص .) کسی که دارای دین یهود باشد. 2 - (عا.) کنایه از: آدم خسیس و محافظه کار.
-
جستوجو در متن
-
جهود
فرهنگ فارسی معین
(جُ) (ص . اِ.) یهود، یهودی .
-
کلیمی
فرهنگ فارسی معین
(کَ) [ ع . ] (ص نسب .) موسوی ، پیرو حضرت موسی ، یهودی .
-
عبرانی
فرهنگ فارسی معین
(ع ِ) [ ع . ] (ص نسب .)1 - عبری ، یهودی . 2 - زبان یهود؛ عبری .
-
صهیونیسم
فرهنگ فارسی معین
(صَ) [ فر. ] (اِ.) جریانی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد یک میهن یهودی در فلسطین به وجود آمد. نام این مرام از کوه صهیون (آرامگاه داوود نبی ) در اورشلیم گرفته شده است .
-
عسلی
فرهنگ فارسی معین
(عَ سَ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - به رنگ عسل . 2 - پارچة زردی که یهودی ها برای مشخص بودن از مسلمانان بر شانة لباس خود می دوختند. 3 - میز کوچک .