کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاوه گو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاوه گو
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) بی هوده گو، آن که سخنان بی معنی گوید.
-
واژههای مشابه
-
یاوه کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) گم کردن ، هدر دادن .
-
یاوه گشتن
فرهنگ فارسی معین
( ~. گَ تَ) (مص ل .) گُم شدن .
-
جستوجو در متن
-
هرزه لای
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (ص فا.) بیهوده گو، یاوه گو.
-
افسانه گو
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص فا.) 1 - داستان سرا. 2 - کنایه از: یاوه گو، بیهوده گو.
-
بطال
فرهنگ فارسی معین
(بَ طّ) [ ع . ] (ص .) 1 - بیکار. 2 - یاوه گو.
-
بادسنج
فرهنگ فارسی معین
(سَ) ( اِ.) 1 - ابزاری برای اندازه گیری شدت و سرعت باد. 2 - کنایه : از: بیهوده کار، یاوه گو.