کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاس
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) درختچه ای زینتی از تیرة زیتونیان با گل های معطر و سفید.
-
واژههای مشابه
-
یأس
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (اِ.) ناامیدی ، ناامید شدن .
-
واژههای همآوا
-
یأس
فرهنگ فارسی معین
(یَ) [ ع . ] (اِ.) ناامیدی ، ناامید شدن .
-
جستوجو در متن
-
وازدگی
فرهنگ فارسی معین
(زَ دِ)(حامص .)(عا.) یأس ، سرخوردگی .
-
اتر زدن
فرهنگ فارسی معین
(اَ تَ. زَ دَ) (مص ل .) فال بد زدن ، آیة یأس خواندن .
-
واخوردگی
فرهنگ فارسی معین
(خُ دِ) (حامص .) 1 - از رواج و رونق افتادن . 2 - رد شدن . 3 - سرخوردگی ، یأس .
-
آقطی
فرهنگ فارسی معین
[ معر. ] (اِ.) = اقطی . اقتی : گیاهی از تیره بداغ ها که به طور خودرو در نواحی شمال ایران می روید و گل های آن سفید و معطر و مغز ساقه اش نرم است . و برای تهیة مقاطع گیاهی در آزمایشگاه ها به کار می رود؛ بیلسان ، بیلاسان ، شبوقه ، خمان کبیر، یاس کبود و پ...