کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
یاد کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
یاد کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) 1 - یادآوری کردن ، به خاطر آوردن . 2 - (عا.) به دیدار کسی رفتن .
-
واژههای مشابه
-
زشت یاد
فرهنگ فارسی معین
(زِ) (اِمر.) گفتار بد دربارة کسی ، غیبت .
-
یاد آمدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) به خاطر آمدن .
-
یاد دادن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص م .) آموختن ، آموزاندن .
-
جستوجو در متن
-
اقتسام
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - پخش کردن ، قسمت کردن . 2 - سوگند خوردن ، قسم یاد کردن ؛ ج . اقتسامات .
-
ذکر کردن
فرهنگ فارسی معین
(ذِ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - یاد کردن ، نام بردن . 2 - بیان کردن . 3 - تسبیح گفتن ، تهلیل .
-
استذکار
فرهنگ فارسی معین
(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) یاد کردن . 2 - (اِمص .) یادآوری ، یاد کرد. ج . استذکارات .
-
تذکار
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) ذکر کردن ، به یاد آوردن .
-
ذکر
فرهنگ فارسی معین
(ذِ) [ ع . ] 1 - (مص م .)یاد کردن ، بیان کردن . 2 - (اِمص .) یادآوری . 3 - نام ، آوازه . 4 - شرح حال ، ترجمة احوال . 5 - پند،موعظه . ؛~ جمیل یاد نیکو. ؛ ~ خیر یاد نیکو. ؛ ~ جلی ذکری که صوفیان به آواز بلند ادا کنند. ؛~ خفی ذکری که صوفیان در دل ...
-
تذکیر
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) یاد کردن ، به یاد آوردن ، پند دادن . 2 - (اِمص .) یادآوری پند - دهی . ج . تذکیرات .
-
فراگرفتن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . گِ رِ تَ) (مص م .) 1 - گرفتن ، بازگرفتن . 2 - تصرف کردن . 3 - محاصره کردن . 4 - در برگرفتن ، شامل شدن . 5 - آموختن ، یاد گرفتن 6 - معلوم کردن . 7 - گسترش یافتن . 8 - پر کردن . 9 - عادت کردن .
-
اذکار
فرهنگ فارسی معین
( اَ) [ ع . ] (اِ.) جِ ذکر؛ یاد کردن ها، وردها، دعاها.
-
اذکار
فرهنگ فارسی معین
( اِ) [ ع . ] (مص م .) 1 - دعا خواندن . 2 - یاد کردن .