کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گچ کوتاه راه روی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جلیتقه
فرهنگ فارسی معین
(جِ قِ) [ تر. ] (اِ.) نیم تنة کوتاه بی آستین که روی پیراهن پوشند.
-
میان بر
فرهنگ فارسی معین
(بُ) (اِ.) (عا.) راهی غیر از راه اصلی که کوتاه تر باشد.
-
جعشوش
فرهنگ فارسی معین
(جُ) [ ع . ] (ص . اِ.) 1 - گدا. 2 - مرد پست و زشت روی . 3 - مرد دراز و کوتاه . ج . جعاشیش .
-
شلیته
فرهنگ فارسی معین
(شَ تِ) (اِ.) = شلیطه : نوعی دامن کوتاه و گشاده و پرچین که در قدیم زنان روی شلوار می پوشیدند.
-
متل
فرهنگ فارسی معین
(مَ تَ) (اِ.) (عا.) 1 - افسانه ، داستان کوتاه . 2 - مَثَل . 3 - سخنی که از روی شوخی گفته شود.
-
خرامیدن
فرهنگ فارسی معین
(خُ دَ) (مص ل .) راه رفتن از روی ناز.
-
لوک
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) آن که روی زانو و کف دست راه رود.
-
مچیدن
فرهنگ فارسی معین
(مَ دَ) (مص ل .) خرامیدن ، از روی ناز راه رفتن .
-
پرز
فرهنگ فارسی معین
(پُ) [ معر. ] (اِ.) = پرزه : 1 - خواب مخمل ، فرش . 2 - چیزی شبیه کرک که روی میوه هایی مانند به و هلو وجود دارد. 3 - پرهای ریز کوتاه که بر بعضی مرغان روید.
-
زره
فرهنگ فارسی معین
(زِ رِ) (اِ.) جامة جنگ دارای آستین کوتاه و مرکب از حلقه های ریز فولادی که در هنگام جنگ آن را روی لباس های دیگر می پوشیدند.
-
کارت پستال
فرهنگ فارسی معین
(پُ) [ فر. ] (اِمر.)کارتی که روی آن تصویری چاپ شده و در پشت آن نامه نگاری کوتاه می کنند و تمبر می چسبانند و به مقصدی می فرستند.
-
تمشی
فرهنگ فارسی معین
(تَ مَ شّ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) راه رفتن ، گام زدن . 2 - (اِمص .) پیاده روی .
-
کبک
فرهنگ فارسی معین
(کَ) (اِ.) پرنده ای است وحشی با دم کوتاه و پرهایی به رنگ خاکی که زیبایی راه رفتنش مَثَل است . ؛ ~ کسی خروس خواندن کنایه از: شاد و شنگول بودن آن کس .
-
ریل
فرهنگ فارسی معین
(رَ یا رِ) [ انگ . ] (اِ.) هر یک از تیرهای آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار گذارند تا واگن از روی آن حرکت کند.
-
کرمایر
فرهنگ فارسی معین
(کِ رِ یِّ) [ فر. ] (اِ.) ریل (راه آهن ) که در روی آن چرخ دندانه دار لوکوموتیو حرکت می کند. این نوع ریل در راه های بسیار سراشیب به کار می رود.