کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گونۀ شکار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گونه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ په . ] (اِ.) 1 - رنگ ، نوع . 2 - رخ ، سیما. 3 - قسمت گوشتی زیر چشم ها و ک نار بینی و دهان ، لُپ . 4 - همانند چیزی مانند: پیامبر - گونه .
-
آن گونه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ق مر.) آن سان ، آن وجه .
-
ابله گونه
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ. نِ) (ص مر.) ساده لوح ، پخمه .
-
جستوجو در متن
-
پروانه
فرهنگ فارسی معین
(پَ نِ) (اِ.) 1 - نام عمومی هر یک از تیرة پروانگان جزو ردة حشرات که گونه و اقسام متعدد دارد. 2 - پروانک ، جانوری درنده شبیه شغال که به دنبال شیر حرکت می کند و بازماندة شکار آن را می خورد. سیاه گوش و چاوشی هم گویند.