کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گونۀ بومیشده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
گونه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ په . ] (اِ.) 1 - رنگ ، نوع . 2 - رخ ، سیما. 3 - قسمت گوشتی زیر چشم ها و ک نار بینی و دهان ، لُپ . 4 - همانند چیزی مانند: پیامبر - گونه .
-
آن گونه
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (ق مر.) آن سان ، آن وجه .
-
ابله گونه
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ. نِ) (ص مر.) ساده لوح ، پخمه .
-
جستوجو در متن
-
تنباکو
فرهنگ فارسی معین
(تَ) (اِ.) گیاهی است یک ساله ، بومی قارة امریکا که به وسیلة اسپانیایی ها به اروپا برده شده . از گونة توتون است که برگ آن را خشک کرده و به وسیلة دود کردن ، استعمال می شود، دارای مادة سمی نیکوتین است .