کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گول کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اغفال
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .) غافل کردن ، گول زدن .
-
اغواء
فرهنگ فارسی معین
( اِ ) [ ع . ] (مص م .)گمراه کردن ،گول زدن .
-
اورندیدن
فرهنگ فارسی معین
(اَ رَ دَ) (مص ل .) گول زدن ، مکر و خدعه کردن .
-
رنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) (مص م .) (عا.) فریب دادن ، گول زدن .
-
یکدستی زدن
فرهنگ فارسی معین
( ~. دَ. زَ دَ) (مص م .) (عا.) غافلگیر کردن ، گول زدن .
-
غره کردن
فرهنگ فارسی معین
(غَ رِّ . کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) فریفتن ، گول زدن .
-
قالب
فرهنگ فارسی معین
(لِ) [ معر. ] (اِ.) 1 - پیکر، هیکل . 2 - شکل ، هیئت . 3 - آلتی که جسمی شکل پذیر را در داخل یا خارج آن نهاده به صورت آن آلت درآورند، قالب کفش . 4 - واحدی برای قطعات بریدة معین ؛ قالب پنیر. 5 - جزو، رکن (علم عروض ). ؛ ~تهی کردن الف - بی نهایت ترسیدن...