کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گنج فریدون
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ فَ رِ) (اِمر.) 1 - نام گنجی است منسوب به فریدون . 2 - نام نوایی در موسیقی .
-
گنج قارون
فرهنگ فارسی معین
(گَ جِ) (اِمر.) نام گنجی بزرگ منسوب به قارون معاصر حضرت موسی (ع ).
-
گنج کاووس
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ) (اِمر.) نام لحن هفدهم از سی لحن باربد.
-
گنج گاو
فرهنگ فارسی معین
( ~ ) (اِ.) نام گنجی است از گنج های جمشید که گنج گاوان و گنج گاومیش هم گفته شده .
-
گنج نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مِ) (اِمر.) ورقه ای که در آن نشانی گنج پنهان شده نوشته شده باشد.
-
گنج باد آورد
فرهنگ فارسی معین
(گَ جِ وَ) (اِمر.) 1 - نامِ لحنی از سی لحن باربد. 2 - نام یکی از گنج های خسرو پرویز.
-
گنج دیبة خسروی
فرهنگ فارسی معین
( ~ِ بَ یِ خُ رَ) نک گنج خسروی .
-
جستوجو در متن
-
گنجا
فرهنگ فارسی معین
(گُ) (اِ.) نک گنج .
-
ذاخر
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِفا.) مال اندوز، گنج نهنده .
-
شب نهه
فرهنگ فارسی معین
( شَ نِ هَ یا هِ) (اِمر.) گنج زر و جواهری که در زیر زمین دفن کنند.
-
کنز
فرهنگ فارسی معین
(کَ نْ) [ ع . ] (اِ.) گنج ، اندوخته . ج . کنوز.
-
دفینه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ) [ ع . دفینة ] (اِ.) گنج یا پولی که در زمین دفن کرده باشند. ج . دفاین .
-
کانتینر
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ انگ . ] (اِ.) 1 - جعبة فلزی بزرگی با ابعاد استاندارد که کالا در آن قرار داده می شود و آن را وسیلة قطار یا کشتی یا هواپیما یا کامیون حمل می کنند، بار گُنج . (فره ). 2 - مجازاً: تریلی ، کامیون .
-
شایگان
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (ص مر.) 1 - سزاوار. 2 - درخور شاه . 3 - هر چیز خوب و گران بها. 4 - فراخ . 5 - خزانه . 6 - گنج شاهانه . 7 - از عیوب قافیه است و آن تکرار علامت جمع باشد در قافیه . شایورد (یْ وَ) (اِمر.) 1 - هاله ، خرمن ماه . 2 - پرده ای است از موسیقی .
-
ثقل
فرهنگ فارسی معین
(ثِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گران شدن . 2 - ظاهر شدن آبستنی زن . 3 - (اِمص .) سنگینی ، گرانی . 4 - (اِ.) رخت و بار و بنة مسافر. 5 - کالای خانه . 6 - گناه ، اثم . 7 - گنج زمین . 8 - دفینة زمین . ؛ ~ سامعه سنگینی گوش . ؛ ~ معده سوء هاضمه . ؛ قوة ~ ق...