کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گشادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پهنا
فرهنگ فارسی معین
(پَ) [ په . ] (اِ.) 1 - فراخی ، گشادی . 2 - عرض .
-
وسعت
فرهنگ فارسی معین
(وُ عَ) [ ع . وسعة ] (اِمص .) 1 - گشادگی ، گشادی . 2 - فراخی ، پهنه .
-
فراخ کونی
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (حامص .) 1 - گشادی مقعد. 2 - کنایه از: تنبلی ، کاهلی .
-
مانتو
فرهنگ فارسی معین
(تُ) [ فر. ] (اِ.) لباس گشادی که روی لباس های دیگر پوشیده می شود، روپوش .
-
توسعه
فرهنگ فارسی معین
(تُ س ِ عِ) [ ع . توسعة ] 1 - (مص م .) گشاد کردن ، فراخ کردن ، وسعت دادن . 2 - (اِمص .) گشادی ، فراخی . 3 - ترقی ، پیشرفت .
-
طوقه
فرهنگ فارسی معین
(طُ قِ) [ ع . طوقة ] (اِ.) 1 - حلقه . 2 - حلقة فلزی چرخ دوچرخه یا موتورسیکلت که لاستیک روی آن قرار می گیرد. 3 - بخش زیرین چاه که دارای قطر و گشادی بیشتر است .